بررسی تطبیقی حکایتی از مثنوی معنوی «داستان جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود» با مآخذ روایی آن بر اساس رویکرد نورمن فرکلاف
|
|
|
|
|
نویسنده
|
ایرانمنش زهرا
|
منبع
|
ادبيات عرفاني و اسطوره شناختي - 1396 - دوره : 13 - شماره : 49 - صفحه:49 -74
|
چکیده
|
مثنوی معنوی از مواریث عرفانی و ادبی پیش از خود بهره برده است. در این پژوهش «داستان جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود» از مثنوی با ترجمۀ رسالۀ قشیریه و تذکرهالاولیا بر اساس رویکرد نورمن فرکلاف مورد مقایسه و تحلیل انتقادی گفتمان قرارگرفته است. در سه اثر مذکور به بیان احوال عارفانه پرداخته شده است. گفتمان غالب در بستر عرفان در حکایت مثنوی، «ولی و عارف واصل»، در رسالۀ قشیریه «مقام رضا» و در تذکرهالاولیا «تسلیم» است. در این حکایات بیش از هر چیز دغدغههای عارفانه روایت برجسته شده است. در این بستر، موقعیتهایی قابل ردیابی است و تاثیر و نشانههای دوری از خویشتن، یقین، قدرت روحی ولی، عطوفت حقیقی، توجه به حق، قدرت و سلطه به خصوص در تبیین جایگاه عارف و نظام معنایی آن مورد تبیین قرار گرفته است. مولوی، عطار نیشابوری و ابوالقاسم قشیری با ترکیببندی ابعاد گفتمانهای مسلط عرفان، در قالب ژانری از پیش موجود، روایتی روحانی و معنوی را از نو بازتولید کردهاند. سه اثر مذکور به منزله رخدادی ارتباطی، فقط بازتابی از اندیشۀ شاعر نیستند بلکه با انتقاد از عملکردهای مادیگرایانه و دلبستگیهای موقّتی و عاریتی، نظم گفتمانی ویژهای را خلق میکنند. این آثار در به چالش کشیدن ویژگیهای عرفانی و تقویت گفتمان عارفانه موفق بودهاند.
|
کلیدواژه
|
گفتمان انتقادی، مثنوی، رسالۀقشیریه، تذکرهالاولیا، نورمن فرکلاف
|
آدرس
|
دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید باهنر کرمان, ایران
|
پست الکترونیکی
|
o.mehni@hotmail.com
|
|
|
|
|