مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم عاطفه و آموزش تنش زدایی خودزاد بر اصلاح شاخص‌های قند خون زنان مبتلا به دیابت نوع دوم

مقدمه و هدف: دیابت از گروه بیماری های مزمن است که به عنوان یک بیماری ناتوان‌کننده با پیامدهای منفی بسیاری برای بیمار همراه است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم عاطفه و آموزش تنش زدایی خودزاد بر اصلاح شاخص‌های قند خون زنان مبتلا به دیابت نوع دوم انجام شد. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر نیمه تجربی با پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی زنان مراجعه کننده به انستیتوی غدد ایران واقع در تهران در بازه زمانی مرداد ماه تا مهر 1398 بود که به عنوان گروه نمونه تعداد 33 بیمار به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله آموزش تنش زدایی خودزاد و گروه آموزش تنظیم عاطفه و یک گروه گواه قرار گرفتند. قبل و بعد از اتمام جلسات مداخله از تمام شرکت کنندگان، شاخص‌های قند خون شامل قند خون دو ساعته و قند خون ناشتا (fbs) گرفته شد. داده های به دست آمده با نرم افزار spss24 و آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج نشان داد که آموزش تنظیم عاطفه و آموزش تنش زدایی خودزاد بر کاهش شاخص‌های قند خون زنان مبتلا به دیابت نوع دوم اثربخش است (0.05>p) ولی تفاوت معناداری میان اثربخشی این دو مداخله وجود نداشت. نتیجه‌گیری: طبق نتایج حاصل از این مطالعه، آموزش تنظیم عاطفه و آموزش تنش زدایی خودزاد می توانند مداخلاتی موثر در کاهش شاخص‌های قند خون زنان مبتلا به دیابت نوع دوم باشند.

Comparison of the effectiveness of autogenic training and affect regulation training on the on improving of blood sugar indices in women with type 2 diabetes

Abstract Background and Objective: Diabetes is a group of chronic diseases that as a debilitating disease has many negative consequences for the patient. This study aimed to compare the effectiveness of autogenic training and affect regulation training on improving blood sugar indices in women with type 2 diabetes. Materials and Methods: The design of the present study was quasiexperimental with a pretestposttest and control group. The population of the present study included all women referred to the Iranian Endocrine Institute located in 2019. As a sample group, 33 patients were selected by convenient sampling methods and randomly assigned into two groups of autogenic training and affect regulation training and a control group was assigned. Before and after the intervention sessions, blood glucose indices including twohour blood sugar and fasting blood sugar (FBS) were taken from all participants. Data were analyzed using SPSS24 software and analysis of covariance. Results: The results showed that autogenic training and affect regulation training were effective in reducing blood sugar indices in women with type 2 diabetes (P <0.05) but there was no significant difference between the effectiveness of these two interventions. Conclusion: According to the results of this study, autogenic training and affect regulation training can be effective interventions in reducing blood sugar indices in women with type 2 diabetes.