>
Fa   |   Ar   |   En
   تاثیر گرلین بر نسبت بیان ژن bax/bcl-2 در بافت ریه موش‌های صحرایی نگهداری شده در شرایط هیپوکسی مزمن  
   
نویسنده علیپرستی محمدرضا ,دادخواه مسعود ,علیپور محسن ,الماسی شهره ,فیضی هادی
منبع journal of advances in medical and biomedical research - 1395 - دوره : 24 - شماره : 106 - صفحه:79 -89
چکیده    زمینه و هدف: گرلین اعمال شناخته شده متعددی دارد. یکی از نقش های جدید آن اثر ضد آپوپتوزی می باشد. اما این اثر گرلین در آپوپتوز احتمالی القا شده توسط هیپوکسی محیطی در بافت ریه موجود زنده بررسی نشده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر تیمار با گرلین بر میزان نسبت bax/bcl-2 به عنوان شاخص رخداد آپوپتوز در بافت های ریه موش های صحرایی نگهداری شده در هیپوکسی مزمن می باشد.روش بررسی: تعداد 24 سر موش های صحرایی نر نژاد ویستار به سه گروه کنترل (c)، هیپوکسی (h) و هیپوکسی همراه با گرلین (h+g) تقسیم شدند. القای هیپوکسی در اطاقک حاوی اکسیژن 11درصد به مدت 2 هفته صورت گرفت. در طول مطالعه گروه های درمان، تزریق روزانه زیرجلدی سالین و گرلین دریافت نمودند. نسبت بیان ژنی bax/bcl2 توسط realtime pcr اندازه گیری شد. تغییرات بافت شناسی در عروق ریه جدا شده با رنگ آمیزی هماتوکسیلین ائوزین مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: هیپوکسی مزمن سبب افزایش ضخامت دیواره و کاهش قطر مجرای عروق ریوی گردید و درمان با گرلین این تغییرات را به شرایط نرمال برگرداند. نسبت بیان ژن bax/bcl-2 در در بافت های ریه ی حیوانات هیپوکسیک در مقایسه با گروه کنترل تغییر معنی داری نشان نداد و در عین حال درمان با گرلین نیز نتوانست این نسبت را تغییر دهد. نتیجه گیری: هیپوکسی مزمن، علی رغم تغییرات بافتی در عروق ریه الزاما به آسیب سلولی منجر نمی شود. درمان با گرلین اگرچه تغییرات بافتی را بهبود می بخشد ولی تاثیری بر میزان کلی آسیب بافت ریه نداشت. به نظر می رسد مطالعات بیشتری به خصوص در سطح سلول های اندوتلیال و عضله ی صاف عروق ضروری باشد.
کلیدواژه گرلین، هیپوکسی مزمن، bax/bcl-2، ریه، موش‌های صحرایی
آدرس دانشگاه علوم پزشکی تبریز, ایران, دانشگاه علوم پزشکی زنجان, ایران, دانشگاه علوم پزشکی زنجان, ایران, دانشگاه علوم پزشکی تبریز, ایران, دانشگاه علوم پزشکی زنجان, ایران
 
   Effect of Ghrelin on Bax/Bcl2 Gene Expression Ratio in Lung Tissue of Rats with Chronic Hypoxia  
   
Authors Aliparasti MR ,Dadkhah M ,Alipour M ,Almasi SH ,Feizi H
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved