عواطف و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به صرع: نقش ارضاء نیازهای بنیادین روان‌شناختی

پیش‌زمینه و هدف: صرع یک اختلال عصبی شایع است که بر سلامت عاطفی فرد و کیفیت زندگی تاثیر منفی می‌گذارد و منجر به اختلالات خلقی و شناختی می‌شود. یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر عواطف و کیفیت زندگی بیماران مبتلا نیازهای اساسی روان‌شناختی است که هدف از پژوهش حاضر نیز پیش‌بینی عواطف و کیفیت زندگی بر مبنای ارضاء نیازهای بنیادین روان‌شناختی در این بیماران است.مواد و روش‌ کار: نمونه شامل 120 نفر (60 مرد و 60 زن) سن 18-35، که به شیوه‌ای نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب‌شده و به پرسشنامه‌های عواطف ((panas، پرسشنامه کیفیت زندگی (p-31-qolie) و پرسشنامه ارضاء نیازهای بنیادین روان‌شناختی (bpns) پاسخ دادند. پژوهش از نوع همبستگی بود و به‌منظور تجزیه‌وتحلیل آماری داده‌ها از روش رگرسیون خطی هم‌زمان و ماتریس همبستگی پیرسون با به‌کارگیری نرم‌افزار تحلیل آماری spss 21 استفاده شد.یافته‌ها: نتایج نشان داد بین عواطف مثبت و خودمختاری، شایستگی و ارتباط (در سطح 0.01) رابطه معناداری وجود دارد و عواطف منفی با خودمختاری و شایستگی از رابطه منفی و معناداری (در سطح 0.01) برخوردار است. نتایج تحلیل واریانس نیز نشان داد 28درصد از واریانس عواطف مثبت و 23درصد از واریانس عواطف منفی بر اساس نیازهای بنیادین روان‌شناختی تبیین می‌شود. شایستگی و ارتباط واریانس عواطف مثبت، خودمختاری و شایستگی واریانس عواطف منفی در بیماران مبتلا به صرع را تبیین می‌نمایند.بحث و نتیجه‌گیری: بیماران مبتلا به صرع با به‌کارگیری فن‌های خودمدیریتی احساس شایستگی کرده که در نتیجه آن عواطف مثبت در آن‌ها شکل می‌گیرد و همچنین احساس شایستگی، خودمختاری، درک از طرف اطرافیان موجب بهزیستی و بالا رفتن کیفیت زندگی آن‌ها می‌گردد. با توجه به نتایج پیشنهاد می‌شود مراقبت‌های بهداشتی لازم با تمرکز بر نیازهای بنیادین روان‌شناختی و حمایت عاطفی اعمال شود تا سطح احساسات و کیفیت زندگی بیماران بهبود پیدا کند.

affects and quality of life in patients with epilepsy: the role of basic psychological needs satisfaction

background & aim: epilepsy is a prevalent neurological condition that negatively impacts an individual’s emotional well-being and quality of life, leading to mood and cognitive disorders. psychological factors play a crucial role in shaping emotions and quality of life. this study aims to investigate the relationship between basic psychological needs and emotions, as well as quality of life, in patients with epilepsy.materials & methods: the sample consisted of 120 participants (60 males and 60 females) aged 18-35, selected through random sampling, who completed the positive and negative affect schedule (panas), the quality of life in epilepsy inventory (p-31-qolie), and the basic psychological needs satisfaction (bpns) questionnaire. the study employed a correlational design, and data analysis was conducted using simultaneous linear regression and pearson correlation matrix with spss 21.results: the results revealed significant positive relationships between positive affects and autonomy, competence, and relatedness (p < 0.01), as well as a negative relationship between negative affects and autonomy and competence (p < 0.01). variance analysis showed that 28% of the variance in positive affects and 23% of the variance in negative affects were explained by basic psychological needs. competence and autonomy were found to be significant predictors of positive and negative emotions, respectively, in patients with epilepsy.discussion & conclusion: patients with epilepsy who employ self-management techniques tend to feel more competent, leading to increased positive affects. additionally, feeling competent, autonomous, and understood by others contributes to their overall well-being and improved quality of life. the findings suggest that healthcare providers should focus on addressing the basic psychological needs and emotional support of patients with epilepsy to enhance their affect and quality of life.