نقش کشورهای اسلامی در نظم نوین جهانی

جهان اسلام به‌عنوان بلوک قدرت در دنیای پیش رو حائز اهمیت است. ایران، ترکیه و عربستان سعودی، هر کدام با گفتمان‌های خاص خود در تلاش هستند تا با افزایش نفوذ اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در تصاحب جایگاه رهبری جهان اسلام نقش ایفا کنند. درگیری‌های داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی در جهان اسلام، زمینه را برای رقابت‌های قدرت‌های بزرگ در این منطقه فراهم می‌کند. آیندۀ جهان اسلام تا حد زیادی به روابط راهبردی و دینامیک قدرت میان این سه هژمون منطقه‌ای و تعامل آنها با قدرت‌های بین‌المللی بستگی دارد. عوامل ایدئولوژیکی و فرهنگی در کنار عوامل اقتصادی و سیاسی، نقش مهمی در شکل‌گیری آیندۀ جهان اسلام ایفا می کنند. مقالۀ حاضر با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با گردآوری داده‌ها از منابع کتابخانه‌ای و اینترنتی در صدد پاسخگویی به این پرسش است که نقش کشورهای اسلامی در نظم نوین جهانی چگونه خواهد بود و در این میان نقش ایران را نیز مورد ارزیابی قرار دهد. به نظر می رسد جهان اسلام با محوریت نقش ایران می‌تواند یکی از قطب‌های فرهنگی موثر در دنیای در حال تغییر باشد و این تاثیر به بلندای تاریخ گواهان فراوانی دارد زیرا ایران، به عنوان یکی از این قدرت‌ها، نقش مهمی در تاریخ اسلام داشته است. از نقش صوفیان ایرانی در انتشار اسلام در آسیای مرکزی و نیز در شبه قاره و هندوچین گرفته تا تمدن‌سازی نوین اسلامی در دوران پس از انقلاب اسلامی شاهدی بر این مدعاست . به منظور اثبات صحت فرضیۀ مذکور مقالۀ جاری پس از پرداختن به تاریخچۀ نظم نوین جهانی، مولفه‌های قدرت در نظم نوین جهانی، وضعیت فعلی نظم بین‌المللی جهان، وضعیت فعلی جهان اسلام در صحنه بین‌المللی، سناریوهای پیش روی در روابط بین‌الملل، چشم‌اندازی از جایگاه و نقش جهان اسلام در نظم نوین جهانی و تقویت نقش منطقه‌ای ایران با نگاهی به آمار به تجزیه و تحلیل موضوع پرداخته است. یافته‌های مقاله حکایت ازآن دارد که جهان اسلام در کنار بحران‌ها و تهدیدات پیشینی در نظم نوین در حال شکل‌گیری فرصت‌های مناسبی برای ایجاد یکی از قطب‌های قدرت در حوزه‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی در حال وقوع را داراست.