|
|
تعامل فرهنگ سنتی و نوین در خراسان جنوبی بر اساس نظریه جوامع منشوری ریگز
|
|
|
|
|
نویسنده
|
فرزانه پور حسین ,دادوند سمیه ,یاری القار علی اکبر
|
منبع
|
دومين همايش ملي فرهنگ دانشگاهي - 1397 - دوره : 2 - دومين همايش ملي فرهنگ دانشگاهي - کد همایش: 97181-10402 - صفحه:0 -0
|
چکیده
|
مطالعات کلاسیک توسعه که آلکسی اینکلس و مارتین لیپست واضعان آن هستند؛ بهکلی فرهنگ سنتی را تحتالشعاع خود قرار میدهند و آنرا تا حد زیادی ناکارامد و منسوخ تلقی مینمایند؛ در حالی که نظریات جدید توسعه بهویژه در خوانش لوسین پای و فرد ریگز، نوعی همزیستی مسالمتآمیز و تعامل بین نوگرایی و فرهنگسنتی ایجاد کردهاند. در مطالعات جدید توسعه که کاربرد فراوانی در کشورهای جهان سوم دارد؛ نیازی نیست تا بهطور یکدفعه با سنتهای قدیمی وداع کنیم بلکه میتوان عناصر فرهنگ سنتی را در خدمت توسعه فرهنگی درآورد. آنچه ریگز در نظریه جوامع منشوری (جوامع انتقالی) مد نظر دارد این است که این جوامع آن قدر پیشرفت نکردهاند که بتوان آنها را همطراز جوامع توسعه یافته لحاظ کرد. از سویی از فرهنگ سنتی نیز فاصله گرفتهاند و نمیتوان آنها را سنتی قلمداد کرد بلکه دوران گذار و انتقال را سپری میکنند. هدف این پژوهش کاربست این نظریه در تبیین فرهنگی بهویژه فرهنگدانشگاهی در حوزه مطالعاتی خراسان جنوبی است. کارگزاران مدرسه شوکتیه سنت وقف (یکی از عناصر فرهنگ سنتی) را در استخدام مدرسهای با شیوه نوین (یکی از عناصر فرهنگ نوین) گرفتهاند و نوعی تعامل و سازش شبه دیالکتیکی در عناصر فرهنگ سنتی و مدرن ایجاد کردهاند که سنتز و خروجی آن بالندگی فرهنگ دانشگاهی در خراسان جنوبی است. دستاورد این مقاله این است که فرهنگسنتی نقطه مقابل و آلترناتیو فرهنگمدرن نیست بلکه ایندو میتوانند با ردایت کارگزار، در تعامل باشند. این پژوهش رهیافتی تحلیلی دارد و مبتنی بر نظریه پردازی فرد ریگز و لوسین پای است.
|
کلیدواژه
|
فرهنگ سنتی، فرهنگ نوین، جوامع منشوری، وقف، لوسین پای، ریگز.
|
آدرس
|
, iran, , iran, , iran
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|