|
|
ماهیت ملائکه در المنار و جواهر التفسیر: بازخوانی نقدهای احمد خلیلی بر محمد عبده
|
|
|
|
|
نویسنده
|
باقری بتول ,خوشدل مفرد حسین ,ناصحی محمد
|
منبع
|
پژوهش نامه نقدآراء تفسيري - 1402 - دوره : 4 - شماره : 2 - صفحه:11 -40
|
چکیده
|
محمد عبده از مولفان تفسیر المنار از مهمترین تفاسیر معاصر در جهان عرب معتقد به ضرورت تاویل ماهیت ملائکه است. احمد خلیلی در جواهر التفسیر که پس از المنار و در فضای فکریِ اِباضیّه تالیف شده است، نهتنها در ارائۀ تاویلات از المنار تاثیر نپذیرفته، بلکه ضمن نقل نقادانۀ آراء وی کوشیده است نادرستی تاویلاتش را نشان دهد. در این مطالعه بنا ست رویکردِ انتقادی احمد خلیلی به آراء عبده دربارۀ ماهیت ملائکه را بازکاویم. خلیلی با تکیه بر آراء مفسران اِباضی و اهلسنت و شاخصههای تفسیر صحیح از دید خود، آراء یادشده در المنار دربارۀ ملائکه را نقل و نقد کرده است. برخی آراء این دو مفسر در باب غیبی و نورانیبودن ملائکه مشترک است؛ اما در مواردی خلیلی اشکالات عبده را بصورت منطقی و مستدل پاسخ داده و بسیاری از تفسیرها و تاویلهای عبده را معلول فضای فکری و عقیدتی حیات او دانسته است. عبده ملائکه را ارواح لطیفی میداند که میتوانند بهصورت نیروهای نهفته در طبیعت، باعث رشد و حرکت جسم مادی شوند. خلیلی تاویل ملائکه به «نیروهای نهفته در طبیعت» از سوی عبده را صرفاً تفسیری مادی میداند که با ظاهر آیات مطابقت ندارد. او معتقد است قوای طبیعی، برخلاف ملائکه، فاقد قوۀ تعقلاند و تاویل عبده از ماهیت ملائکه و شیطان، در مقایسه با تاویل سایر آیات، بسیار دور از مدلولات قرآن است. از دید او همچنین فتح باب تاویل دربارۀ ملائکه و شیطان زمینۀ برخورد سلیقهای با قرآن را برای مغرضان فراهم میکند.
|
کلیدواژه
|
اباضیه، احمد خلیلی، جواهر التفسیر، المنار، محمد عبده، تاویل، ملائکه
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان, گروه معارف اسلامی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان, گروه معارف اسلامی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
m.nasehi@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
angelology in discourse: comparative analysis of al-manār and jawāhir al-tafsīr
|
|
|
Authors
|
bagheri batool ,khoshdelmofrad hoseyn ,nasehi mohammad
|
Abstract
|
this study delves into the critical analysis of angelic nature presented in jawāhir al-tafsir by aḥmad khalīlī, juxtaposed against muhammad ʿabduh’s interpretations in tafsir al-manār. khalīlī, writing in the wake of ʿabduh and within the intellectual milieu of ibāḍīyya, not only eschews the influence of al-manār but also endeavors to expose its interpretative inaccuracies through a critical lens. the discourse centers on al-khalīlī’s critique of ʿabduh’s angelological perspectives, drawing upon both ibāḍī and sunni exegeses as benchmarks for authentic interpretation. while there is a consensus between the two scholars on the ethereal and radiant essence of angels, al-khalīlī systematically addresses and refutes ʿabduh’s assertions, attributing them to the latter’s contemporary intellectual and ideological influences. ʿabduh’s portrayal of angels as benign spirits, akin to covert natural forces fostering growth and motion, is challenged by al-khalīlī. he dismisses such notions as reductionist, materialistic, and incongruent with scriptural depictions. al-khalīlī posits that, unlike angels, natural forces are devoid of sentience, rendering ʿabduh’s correlation with angels and satan as exegetically tenuous. ultimately, al-khalīlī advocates for a hermeneutic that honors the quranic portrayal of angels and satan, offering an interpretative framework free from predispositions.
|
Keywords
|
tafsīr al-manār ,muḥammad ʿabduh ,jawāhir al-tafsīr ,al-khalīlī ,angels ,taʾwīl ,angels.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|