روش دانش- محور در انتخاب ماشین مناسب برداشت سیب

در سال‌های اخیر، مکانیزاسیون باغبانی به عنوان یک راهبرد نوین در زمینه تولید باکیفیت و کاهش هزینه ها در برنامه کار سیاست گذاران است. هدف اصلی این تحقیق بررسی وضع موجود از منظر مکانیزاسیون برداشت برای تعیین روش مناسب برای برداشت سیب درختی بود. برای اجرای این پ‍‍‍‍‍ژوهش، 20 باغ سیب در مناطق بالانج و باراندوز که از حوزه‌های عمده تولید سیب در شهرستان ارومیه هستند، انتخاب شد. داده‌برداری ها شامل مساحت باغ، نوع رقم، فاصله بین درختان، شیب زمین، نوع پایه، سن باغ، درصد اختلاط، نوع هرس، روش برداشت سیب درختی، تجهیزات لازم برای برداشت، تعداد کارگر و عملکرد میوه بر حسب کیلوگرم در هکتار در طول فصل بود. در تحلیل داده‌های جمع‌آوری شده از سطح باغات از روش آمار توصیفی شامل تنظیم و طبقه‌بندی داده‌ها، نمایش ترسیمی و محاسبه مقادیری از قبیل مد، میانگین، میانه، فراوانی، دامنه تغییرات (حداقل و حداکثر) استفاده شد. تحلیل داده ها توسط مدل سلسله مراتبی انجام شد. شاخص های انتخاب عبارت از سهولت به‌کارگیری، در دسترس بودن، سازگاری با شرایط و انعطاف‌پذیری بودند. دستگاه پیشنهادی یک ماشین نیمه مکانیزه بهبودیافته از نظر کارایی با توجه به نواقص و محدودیت های روش دستی و مکانیزه است که علاوه بر بهینه سازی شرایط عملیاتی موجود، کاربرد چندمنظوره این دستگاه برای عملیات داشت و برداشت را میسر می سازد. این نتایج بر مبنای داده های میدانی می تواند مبنایی برای بهبود عملیات برداشت سیب محسوب شده و سرآغازی برای تحقیقات فراگیر در زمینه مکانیزاسیون باغات و درختان در طولانی مدت برای رشد و شکوفایی این عرصه از تولید محصولات کشور باشد