بررسی تاثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی زنان شهر اهواز با استفاده از رویکرد الگوسازی معادلات ساختاری

فرهنگ سیاسی زادگاه مشارکت سیاسی است و هر نوع اصلاح امور سیاسی را باید از اصلاح فرهنگ سیاسی آغاز نمود. فرهنگ سیاسی تولید‏کننده مشارکت سیاسی است بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی در بین زنان شهر اهواز است که از نظریه‏های جامعه‎شناختی، گابریل آلموند، پاول و مایکل راش در رابطه با فرهنگ سیاسی و مشارکت سیاسی استفاده شد. این پژوهش به صورت پیمایشی و ابزار جمع‏آوری اطلاعات پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان 18تا 64 سال شهر اهواز است، که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. از لحاظ زمانی این پژوهش در سال 1398 1397 اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان می‎دهد که متغیر فرهنگ سیاسی با متغیر وابسته (مشارکت سیاسی) رابطه معناداری را نشان داده‎است. نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری نیز نشان می‏دهد متغیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی تاثیرگذار می‏باشد و ضریب تعیین برابر با 16/0 می‏باشد، بنابراین متغیر فرهنگ سیاسی توانسته‏ 16 درصد از تغییرات متغیر مشارکت سیاسی را تبیین کند. شاخص‏های برازش نیز نشان می‏دهند که مدل از برازش خوبی برخوردار است، به منظور بررسی برازش مدل پیشنهادی چند شاخص مورد توجه قرار گرفت. یکی از این شاخص‏ها، شاخص کای اسکوئر بهنجار یا نسبی (x2/df ) می‏باشد. مقدار این شاخص در مدل برابر با 277/0 می‏باشد. شاخص دیگر، شاخص برازش افزایشی (ifi) است، در پژوهش حاضر میزان ifi معادل 99/0 بدست آمده‏است، شاخص دیگر شاخص نیکویی برازش (gfi) می‏باشد در پژوهش حاضر میزان gfi معادل 99/0 شده است، شاخص دیگری که برای بررسی برازش مدل ساختاری استفاده شده‏است، شاخص ریشه دوم میانگین مربعات خطای برآورد (( rmsea است که معادل 000/0 شده است، بنابراین با توجه به مقادیر شاخص‎های برازش، می‏توان گفت این شاخص‎ها میزان قابل قبولی را نشان می‏دهند، پس داده‏های گردآوری شده از نمونه مورد مطالعه با الگوی مفهومی پژوهش سازگاری و تناسب لازم را دارد. بنابراین، مدل مفهومی کلی پیشنهادی در این پژوهش، مورد تایید قرار می گیرد.