تاثیر آموزش مهارت‌های کارآفرینی بر باورهای کاریابی و باورهای خودکارآمدی زنان

امروزه چالش‌ اشتغال یا موضوع کار و بیکاری یکی از مسائل مهم اجتماعی به‌حساب می‌آید و آموزش کارآفرینی راهکاری اثربخشی برای ایجاد تفکر کارآفرینی و اشتغال افراد و به‌موازات آن کمک به بهبود بحران بیکاری جامعه است. در همین راستا، هدف از این پژوهش بررسی آموزش مهارت‌های کارآفرینی بر باورهای کاریابی و باورهای خودکارآمدی زنان می باشد. لذا بدین منظور، از تعداد 128 نفر از مراجعه کنندگان به یکی از موسسات کاریابی در استان تهران، نمونه‌ای به حجم 30 نفر (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. تمامی شرکت‌کنندگان پرسشنامه‌های باورهای خودکارآمدی عمومی شرر (1983) و باورهای کاریابی صالحی (1384) را به صورت پیش‌آزمون و پس‌آزمون تکمیل کردند. علاوه بر این، گروه آزمایش هشت جلسه‌ آموزشی منطبق بر سرفصل‌های آموزش کارآفرینی مبتنی بر اصول و مبانی کسب ‌وکار (kab) آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. نتایج تجزیه ‌و تحلیل داده‌ها با کوواریانس چند متغیره نشان داد که آموزش کارآفرینی سبب افزایش باورهای خودکارآمدی و کاریابی می‌شوند (001/0p<). بنابراین می توان نتیجه گرفت آموزش‌های هدفمند و دارای ساختار می‌تواند تغییر باورهای افراد نسبت به خود و محیط را به دنبال داشته باشد و آموزش مهارت‌های کارآفرینی این اطمینان را می دهد که فرد از نظر ذهنی برای ایجاد کسب ‌وکار بر اساس شاخص‌های درونی آماده است چراکه فرد در این آموزش ها سطح مطلوبی از بینش و باورهای مثبت را ‌به دست می آورد.