بررسی تطبیقی قوانین اقتصادی اجتماعی کسب و کار زنان در اسلام و کنوانسیون‌های بین المللی

اسلام به عنوان دینی الهی قوانین خود را از وحی دریافت نموده، و در این قوانین برای زنان به عنوان عنصری اصلی از جامعه انسانی حقوقی را در نظر گرفته که در آنها منزلت وکرامت والایی را برای اوقائل شده است. گرچه زن و مرد در نظام خلقت از تفاوت های فطری و تکوینی برخوردار بوده و این تفاوت ها ریشه در خلقت حکیمانه الهی دارد، اما درعین حال بین حقوق وتکالیف زن و مرد نوعی تعادل-که متناسب با شان و فطرت هریک از آن دو است- برقرار می‌باشد. پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال است که اسلام در آموزه‌های تعالی بخش خود چه قوانین اقتصادی اجتماعی‌ای را برای کسب و کار بانوان در نظر گرفته و آیا این قوانین در کنوانسیون‌های بین‌المللی نیز حامی حقوق زنان لحاظ شده است. بررسی توصیفی تحلیلی تطبیقی این مسئله نشان می‌دهد قرآن‌کریم قوانینی در عرصه های تکوینی، تشریعی، اقتصادی، اجتماعی، و... را برای زن به عنوان حقوق مسلم لحاظ داشته، حال آنکه قوانین و کنوانسیون‌های بین‌المللی تنها با نظر به بعد جنسیتی بانوان، قائل به تساوی جنسیتی شده، از این‌رو در این قوانین اشتغال و کسب و کار زنان عامل مهم جلوگیری از وابستگی زنان به مردان و خانواده دانسته و تعهدات مادری و همسری را تحت تاثیر قرار داده و جایگاه زن را به یک شریک جنسی صرف تنزل داده و طلاق را از یک پدیده مذموم، به‌عنوان یک راهکار انسانی نشان داده‌اند. حال‌آنکه طبق آیات‌الهی، مفاد این اعلامیه‌ها و اسناد بین المللی با نیازهای طبیعی زن در تضاد آشکار بوده و نوعی بی‌احترامی و ظلم مضاعف به زن، و حتی به مرد است که موجب اضمحلال خانواده و جامعه خواهد شد.