هویت زیبایی شناختی برنامه درسی: مقایسه دیدگاه های الیوت آیزنر و هری برودی

هدف پژوهش حاضر، مقایسه دیدگاه های الیوت آیزنر و هری برودی در هویت زیبایی شناختی برنامه درسی است. روش پژوهش، توصیفی از نوع مطالعه تطبیقی به شیوه جرج بردی شامل چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه است. بر اساس این شیوه، ابتدا اطلاعات مورد نیاز درباره هویت زیباشناختی برنامه درسی از منظر دو صاحبنظر یعنی الیوت آیزنر و هری برودی از منابع معتبر گردآوری شدند. در ادامه نظریات تفسیر شد، سپس طبقه بندی شده و در مرحله آخر تفاوت ها و شباهت ها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. منابع و اسناد معتبر چاپی و الکترونیکی به روش نمونه گیری هدفمند مورد تحلیل قرار گرفت. روش تجزیه‌وتحلیل داده‌ها به شیوه روش تحلیل محتوای کیفی بود که به‌صورت تلخیص داده‌ها، عرضه داده‌ها و نتیجه‌گیری انجام‌شد. نتایج این مقایسه و ارزیابی نشان می دهد که شباهت ها و تفاوت هایی میان آن ها وجود دارد. آیزنر و برودی به هویت زیبایی شناختی برنامه درسی اشاره می کنند. آن ها به آموزش هنر تاکید بسیار دارند و آن را برای رشد کودک و قدرت تخیل و ادراک مفاهیم ضروری می دانند. همچنین، توجه به خواسته های دانش آموزان را در اولویت قرار داده اند. آیزنر معتقد است که اهداف در طول فرآیند تعیین می شوند و بر برنامه درسی مسئله محور تاکید دارد اما برودی معتقد است که اهداف از پیش تعیین شده و اساسی مورد نیاز است و بر برنامه درسی مبتنی بر تمثیل اشاره می کند. در مبحث تدریس، آیزنر کل فرآیند تدریس را هنرمندانه تلقی می کند اما برودی معتقد است که اساس تدریس در کلاس، روانشناسی تربیتی است. رویکرد تربیتی آیزنر، دیسیپلین محور و برودی با رویکرد دریافت احساس و معنا به تربیت هنری می نگرد. همچنین آیزنر از نهضت بازگشت به پایه ابراز نگرانی می کند، اما برودی تاکید صرف بر دروس پایه دارد و آن ها را ضروری می داند.