چالش نظام های آموزشی در چگونگی برخورد با پدیده دو زبانگی و چند زبانگی در کشورهای مختلف (مطالعه تطبیقی)

در سال‏های اخیر، مطالعاتی در خصوص تاثیر دو زبانگی و چند زبانگی بر یادگیری، عملکرد تحصیلی، خلاقیت، هوش و انعطاف پذیری و غیره در نظام آموزشی صورت پذیرفته که نتایج متفاوتی از آنها حاصل شده است. پاره‏ای از این پژوهش‏ها به تاثیر مثبت دو زبانگی و چند زبانگی اشاره نموده اند و تعدادی دیگر، این تاثیر را منفی قلمداد نموده‏اند. در همین راستا، در پژوهش حاضر نیز به بررسی و مطالعه تطبیقی چگونگی برخورد با دو زبانگی و چند زبانگی در کشورهای مختلف پرداخته است و مسائلی مانند اهمیت و نقش زبان در رشد کودکان، نقش زبان مادری در هویت افراد و پدیده دو زبانگی، حرکت از دو زبانگی به سمت و سوی چند زبانگی، مزایای دوزبانگی و چند زبانگی و آموزش زبان بین المللی در عصر چند زبانگی سیستم های آموزشی را مورد بررسی قرار داده است. نوع مطالعه حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا، تحلیلی مروری و از نوع کتابخانه ای بود. ابزار گردآوری اطلاعات شامل کتاب ها، پایان نامه ها، نشریات و منابع اینترنتی جهت دستیابی به آخرین دستاوردهای مطالعات، پژوهش های انجام شده و تکمیل ادبیات تحقیق و بررسی مباحث نظری مرتبط با موضوع بود. نتایج مطالعات گذشته و حال حاکی از این است که پدیده دو زبانگی و چند زبانگی مسئله ای است که امروزه در نظام های آموزشی تبدیل به امری رایج شده است و باید نظام آموزشی کشور ما نیز باید در این مسیر قدم بردارد. نخست در راستای دو زبانگی، از تجربیات سایر کشورها و مدل های آموزشی که در این زمینه در راستای ارج نهادن به زبان مادری قومیت ها وجود دارد، سود برده و سپس در حرکت به سوی چندزبانگی و آموزش زبان بین المللی (با حفظ زبان های مادری)، سیاست و برنامه ای مدون طرح ریزی نماید، این درس از حاشیه درآید و حداقل یک درس به زبان بین المللی تدریس شود و البته آموزش غیر رسمی در این زمینه نیز مورد غفلت قرار نگیرد.