چگونه توانستم با استفاده از مدل یادگیری زایشی یادگیری تحلیلی دانش آموزان در درس علوم را بهبود بخشم؟

اقدام پژوهی حاضر به منظور بهبود یادگیری تحلیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در درس علوم تجربی با استفاده از مدل یادگیری زایشی، طراحی و اجرا شده است. الگوی طراحی زایشی بر اساس نظریه یادگیری زایشی ویت راک(1974) تدوین شده است و تاکید بر نقش فعال یادگیرنده در جریان یادگیری با استفاده از خلق رابطه ها و معناها دارد. باید بپذیریم که امروزه تنها روش های سنتی تدریس و تاکید بر حافظه گرایی و محفوظات دیگر پاسخگوی نیازهای فراگیران امروز در درس علوم تجربی نمی باشد. در این پژوهش سعی شده ضمن عوامل تاثیرگذار در ضعف یادگیری تحلیلی، عمیق و همچنین فراموشی زودهنگام دانش-آموزان پایه ششم ابتدایی نسبت به درس کاربردی علوم تجربی،راهکارهایی ارائه و اجرا شود که بتواند این مشکل را بهبود بخشد. بر این اساس با استفاده از روش های علمی(مشاهده، مصاحبه، مطالعه، بررسی اسناد و مدارک موجود و پرسش نامه) اطلاعات لازم گردآوری شده و مورد تجزیه و تحلیل درآمده و سپس عوامل موثر در ایجاد مساله شناسایی شده و راه حل های مناسب ارائه گردید. از بین راه حل های پیشنهادی، با رای و نظرسنجی صاحب نظران راهکارهایی که موثر بوده و امکانات موجود اجازه می داده است، به اجرا درآمده اند که عبارت اندز: الگوی یادگیری زایشی،اجرای روش اکتشافی.لازم به ذکر است که اکثر همکاران در رابطه با الگوی یادگیری زایشی اطلاعی نداشته اند و بنده با علم بر موضوع و اهمیت این روش که خود تلفیقی از راهکارهایی است که همکاران نیز در راه حل های پیشنهادی خود به آن اشاره کردند از این روش در مرحله اجرا استفاده کرده ام.در پایان اقدام پژوهی حاضر مدل یادگیری زایشی موجب بهبود یادگیری تحلیلی دانش آموزان در سطح تحلیل در درس علوم تجربی می گردد. به طوری که اکثر آنها در ارزشیابی های کلاسی و امتحانات پایانی عملکرد بسیار مطلوبی از خود نشان می دهند و مسئولانه در فرایند یاددهی-یادگیری شرکت می کنند.