مقایسه تحلیلی داستان های عامیانه ویس و رامین و داراب نامه بیغمی با رویکرد به جایگاه اجتماعی زن

نگارنده پژوهش ضمن پرداختن به محتوای داستان دلدادگی ویس و رامین و فیروز شاه و عین الحیات(داراب نامه بیغمی)، سیمای قهرمانانِ زن این داستان ها را به تصویر کشیده است.سپس به شباهت ها و تفاوت های ساختاری دو اثر پرداخته است.این پژوهش به شیوه ی کتابخانه ای تهیه شده است و از یافته های آن، بیان الگوی مشترک در پرداختن به عناصر داستان های عامیانه می باشد و همچنین نمود اجتماعی این دو اثر تامل برانگیز است.در نهایت چنین می توان استنباط کرد دستگاه های حکومتی بر اوضاع اجتماعی زن انکار ناپذیر است.اما با توجه به متون ادبیات عامیانه آن روزگار، زن دارای قدرت اجتماعی قابل توجهی است که در این دو اثر نقش و حضوری مثبت و تاثیر گذار دارد چنانکه در این دو اثر دیدگاهی واقع بینانه نسبت به زن وجود دارد و می توان حضور زنان در این داستان ها را دلیل پویایی داستانها و علت مهم درگیری ها و نزاع ها در داستان ها دانست.