تلاش انسان‌شناختی برای فهم جامعه بلوچستان

پژوهش و مطالعه در انسان‌شناسی کار بسیار دشواری است؛ زیرا هدف اصلی آن دست یابی به فهمی از چیستی و چگونگی کنش ها و رفتارها و دست یافتن به عمق کنش و رفتار مردم یک منطقه است. مطالعات و پژوهش‌های انسان‌شناختی باید کلیه جوانب جامعه از قبیل فرهنگ، اقتصاد، سیاست، دین، آداب و رسوم، اقتصاد و معیشت و همچنین نحوه درآمد و ... آن را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد. توصیف در انسان‌شناسی نوعی توصیف عمیق و فربه است و این توصیف باید منطبق با بستر جامعه مورد مطالعه باشد. در انسان‌شناسی روش‌های مختلفی وجود دارد که یکی از اصلی‌ترین روش در این رشته، روش مردم‌نگاری و مشاهده مشارکتی می‌باشد. یکی از جدیدترین روش‌های مردم‌نگاری، خود مردم‌نگاری می‌باشد. در این روش توصیف و تحلیل نظام دار از تجارب شخصی محقق در بافت فرهنگی و مردمی صورت می‌گیرد؛ به طوری که پژوهشگر خود را در درون یک بافت فرهنگی و اجتماعی قرار داده و از تجارب خود در کنار تجارب دیگر افراد سخن می‌گوید. پژوهش حاضر در همین راستا و با هدف تلاش نظری برای فهم و شناخت جامعه بلوچستان و با استفاده از روش خود مردم‌نگاری انجام شده است. در این پژوهش به توصیف چند نهاد مثل نهاد دین، خانواده، اقتصاد، هنر، سیاست و... پرداخته شده است. بر اساس نتایج پژوهش می‌توان گفت که بررسی این چند جنبه و نهاد در جامعه بلوچستان حاکی از این هست که این جامعه نوعی جامعه برزخی یا جامعه در حال گذار است که شرایط سنتی و شیوه زیست سنتی در کنار شیوه زیست مدرن وجود دارد و این دو شیوه زیست در کنار هم و هم‌زمان وجود دارند.