>
Fa   |   Ar   |   En
   عشق و عاشقی در مکتب مولوی و افلاطون  
   
نویسنده رسولی بیرامی ناصر
منبع چهارمين همايش بين المللي يگانگي و بيگانگي در انديشه عرفاني مولانا - 1400 - دوره : 4 - چهارمین همایش بین المللی یگانگی و بیگانگی در اندیشه عرفانی مولانا - کد همایش: 00201-52330 - صفحه:0 -0
چکیده    در فلسفة اشراقی افلاطون و مکتب عرفانی مولوی، عشق و عاشقی مورد تمجید فراوان قرار گرفته و عشق ورزیدن و عاشق شدن در این فلسفه و مکتب از لازمه های مهم برای نجات و آزادی انسان شمرده شده است. مولوی کتاب دیوان شمس یا دیوان کبیر را که حجیم تر از مثنوی معنوی است به صورت اختصاصی در رابطه با عشق و عاشقی نوشته است و این موضوع در مثنوی معنوی هم بسیار برجسته و نمایان است. افلاطون نیز بیشتر رسالة میهمانی خود را به عشق اختصاص داده و در رسالة فایدروس و رسالة ایون نیز به صورت مفصل به عشق و عاشقی پرداخته است. به نظر می رسد که دیدگاه مولوی در رابطه با عشق و عاشقی از هر نظر همسان و مشابه با افلاطون است. افلاطون و مولوی عشق را نجات بخش می دانند و هر دو عشق زمینی را راهنمای عشق آسمانی می شمارند. آنها عاشق را دیوانه می انگارند و عشق مردان را بر عشق زنان ترجیح می دهند. به علاوه آنها هر دو عشق حقیقی و واقعی را عشق به روح و جان انسان ها می شمارند و عشق به تن و جسم انسان ها را گمراهی می دانند. همچنین آنها رابطة شهوانی بین عاشق و معشوق را رد می کنند و عشق بدون شهوت را می ستایند که این نوع عشق در تاریخ به عنوان عشق افلاطونی شهرت یافته است. ما در این مقاله عشق و عاشقی در دیدگاه افلاطون و مولوی را مورد بررسی و مقایسه قرار داده و اشتراکات آنها را نشان داده ایم.
کلیدواژه عشق ، مکتب مولوی ، افلاطون
آدرس , iran
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved