|
|
مفهوم زندگی و مرگ در غزلیات شمس
|
|
|
|
|
نویسنده
|
لطفی صمیمی نادر ,پورالخاص شکرالله
|
منبع
|
چهارمين همايش بين المللي يگانگي و بيگانگي در انديشه عرفاني مولانا - 1400 - دوره : 4 - چهارمین همایش بین المللی یگانگی و بیگانگی در اندیشه عرفانی مولانا - کد همایش: 00201-52330 - صفحه:0 -0
|
چکیده
|
از دیرباز در فرهنگ های مختلف جوامع بشری، صاحبان قلم و اندیشه به مسائل اصلی و مباحث اساسی از جمله مقولة مرگ و زندگی در آثار خود پرداخته اند. این امر در حوزة ادبیات، به ویژه ادب پارسی، نمود بارزتری داشته است. در این میان شاعری مانند مولوی که پله های ادب و عرفان و فلسفه را، مرحله به مرحله تا ملاقات خدا پیموده و برای دیگر شاعران و نویسندگان به عنوان الگو مطرح است؛ نگرش او به موضوع مرگ و زندگی دیگرگونه بوده است. شاید بتوان نگرش مولانا به این موضوع را به دو بخش قبل از آشنایی او با شمس و پس از آشنایی اش با وی تقسیم کرد که غزلیات شمس نیز که نشانگر پختگی نگاه ویژه مولانا به جهان و پدیده های مختلف از جمله مرگ و زندگی است مربوط به دورة دوم است. از نظر مولانا مرگ و زندگی جدای از هم نیستند و مرگ مرحله تکمیلی از حیات چند لایة بشری است که انسان عاشق عارف، برای رسیدن به محبوب ازلی، خود به استقبال آن می-رود. در این مقاله سعی شده است به روش توصیفی–تحلیلی، با بررسی دقیق غزلیات دیوان شمس، موضوعات زندگی و مرگ، رابطه آن دو و لازم و ملزوم بودنشان نشان داده شود.
|
کلیدواژه
|
زندگی، مرگ، شمس، مولوی، آخرت
|
آدرس
|
, iran, , iran
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|