|
|
بازتاب یگانگی «مَن » و « فرا مَن » در زبان مولانا
|
|
|
|
|
نویسنده
|
محجوب فرشته ,شیروانی دخت احمد
|
منبع
|
چهارمين همايش بين المللي يگانگي و بيگانگي در انديشه عرفاني مولانا - 1400 - دوره : 4 - چهارمین همایش بین المللی یگانگی و بیگانگی در اندیشه عرفانی مولانا - کد همایش: 00201-52330 - صفحه:0 -0
|
چکیده
|
«مَن» و «فرامَن » دو تعبیر متداول در روان کاوی فروید است که بر فرآیندهای ناخودآگاهانسان و کیفیّت درونی شدن هنجارهای جامعه اطلاق می شود. «منِ سیّال» در سخن مولانا شکلی از سوررئالیسم است که به گونه های مختلف در اشعار او و به ویژه در غزلیّات شمس نمود یافته است. سوررئالیست ها معتقدند: ذهن انسان دارای نقطه ای است که در آن خیال و واقعیّت، مرگ و زندگی و مانند آن ضدّ یکدیگر نیستند بلکه در آن نقطه، همه چیز به وحدت می رسد. در نظر آنان خداوند نقطة علیای هستی است که ماده و روح در وجود او متحد می شود و تناقض ها از میان می رود. این تعریف معادل تجربة عرفانی است که در آن فرد با معشوق به احساس وحدت و یگانگی می رسد و « من » و « فرامن » برای رسیدن بهاین مرحله به هم می پیوندد. وحدتی که مولانا در خلال تجربه آن را احساس کرده است سبب ایجاد نوعی نگرش و اندیشة یکدست و پیوسته در سرتاسر متن اشعار او گشته که مهم ترین عامل در ایجاد نشانه های فرازبانی خاصّ او است. در این بینش، تمایل او برای پیوستگی به معشوق و نشاط حاصل از آن حتی در هجران مایة نشاط انگیزی زبانش به ویژه در کلیّات شمس شده است. موسیقی غنی دیوان شمس که آن را از تمامی متون نظم متمایز می سازد، نشانه ای از یگانگی « من » و « فرامن» است که باعث آن گشته است تا شاعر در عین بی خودی غزل هایی بسراید که از یک سو، هنجارهای غالب را بشکند به طوری که واژه-های عامیانه، عدول از هنجارهای قالب غزل و تغییر بحر در اشعار وی مشاهده شود و از سوی دیگر، نظم موسیقایی بی نظیری را خلق کند که در هیچ یک از متون منظوم ادبی دیده نمی-شود. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی تحلیلی به برآیند اتّحاد این دو مفهوم و تاثیر آن بر ایجاد نشانه های فرازبانی در زبان مولانا پرداخته است.
|
کلیدواژه
|
مَن، فرامَن، اتّحاد، مثنوی مولوی، غزلیّات شمس
|
آدرس
|
, iran, , iran
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|