امکان سنجی اجرای برنامه درسی تلفیقی در آموزش ابتدایی (مطالعه موردی: دروس مطالعات اجتماعی و قرآن پایه سوم ابتدایی ناحیه یک شهر یزد)

هدف از این مقاله، بررسی امکان سنجی اجرای برنامه درسی تلفیقی در دو درس مطالعات اجتماعی و قرآن در پایه سوم آموزش ابتدایی، از منظر معلمان ابتدایی شهر یزد می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی بوده که برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس محقق ساخته ای که به این منظور طراحی شد، استفاده گردید. روایی پرسش نامه مذکور از طریق نظرات متخصصان و کارشناسان(استاتید)، بررسی و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و میزان آن، 80/0، برآورد شده است. جامعه ی آماری پژوهش، مشتمل بر 200 نفر از معلمان پایه سوم مقطع ابتدایی ناحیه یک شهر یزد و 30 نفر از مدیران این مدارس ابتدایی که در سال تحصیلی400-99 مشغول به خدمت بودند. با استفاده از جدول نمونه گیری گرجسی مورگان تعداد 140 نفر از این جامعه(شامل 120 معلم و 20 مدیر)، به عنوان نمونه ی آماری پژوهش برآورد گردید که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای( و البته تا حدودی در دسترس) انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار استنباطی با آزمون های t تک نمونه ای، t گروه های مستقل انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که در مورد تمام مولفه های امکان سنجی(دانش، نگرش، مهارت و امکانات) نظر معلمین و مدیران وضعیتی بالاتر از حد متوسط(قابل قبول) برای اجرای تلفیقی دو درس مطالعات اجتماعی و قرآن بود و به جز مولفه نگرش در سایر مولفه ها تفاوتی بین نظر مدیران و معلمان و زنان و مردان مشاهده نشد.