بررسی عوامل موثر بر میزان گرایش به طلاق عاطفی در استان گلستان مبتنی بر نظریه‌های جامعه‌شناسی(مطالعه موردی:زنان متاهل شهر گرگان)

زمینه و هدف: طلاق عاطفی به سردی روابط میان زن و شوهر گفته می شود که در این رابطه ضعف ارتباط احساسی و عاطفی به سردی تمام روابط یک زوج منجر می شود. رابطه ی ضعیف در ارتباط عاطفی زن و شوهر می تواند به سردی سایر روابط یک زوج مانند رابطه ی روحی ، جسمی ،عاطفی و حتی کلامی انها منجر شود. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی عوامل موثر بر میزان گرایش به طلاق عاطفی در استان گلستان مبتنی بر نظریه‌های جامعه‌شناسی(مطالعه موردی:زنان متاهل شهرستان گرگان)است در این تحقیق طلاق عاطفی براساس چندین نظریه مورد بررسی قرار گرفته است.روش: این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه اجرا پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متاهل شهر گرگان که در 36 محله ساکن و شامل 144406 نفر بودند. حجم نمونه شامل 368 زن متاهل بود که با استفاده از فرمول کوکران تعیین شدند. ابزار جمعآوری داده دو پرسشنامه بود. ﻫﻢ ﭼﻨﯿﻦ ﭘﺎﯾﺎﯾﯽ ها ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آﻟﻔﺎی ﮐﺮوﻧﺒﺎخ ﻣﻮرد ﺗﺄﯾﯿﺪ ﻗﺮارﮔﺮﻓﺖ که به ترتیب87/0 و83/083 ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﺪ و به ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺠﺰﯾﻪ وﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫﺎ از تحلیل واریانس و رﮔﺮﺳﯿﻮن چندمتغیره اﺳﺘﻔﺎده گردیید.یافته‌ها: یافته های حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که در نظریه نظم خرد که دارای 4 بعد می ‌باشد هر کدام از آنها به عنوان متغیر مستقل می‌تواننند بر روی گرایش به طلاق عاطفی در میان زنان متاهل شهرستان گرگان تاثیرگذار باشند. ﺑﺮاﺳﺎس ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻨﺎداری ﺑﯿﻦ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی عوامل جامعه شناسی(مبتنی بر نظریه نظم خرد) و طلاق عاطفی وجود دارد.نتیجهگیری: از بین این ابعاد به ترتیب عدم همدلی مشترک، عدم همفکری مشترک و عدم همبختی و عدم همگامی مشترک بین زوجین بر میزان وقوع و کثرت طلاق عاطفی در شهرستان گرگان اثرگذار می ‌باشند با افزایش میزان نمرات عوامل جامعه شناختی شاهد افزایش طلاق عاطفی به اندازه 0.835 انحراف استاندارد خواهیم بود