مقایسه سبک های تفکر، باورهای فراشناخت و خودتنظیم گری در زنان مراجعه کننده برای طلاق و زنان عادی

هدف از تحقیق حاضر مقایسه سبک های تفکر، باورهای فراشناخت و خودتنظیم گری در زنان مراجعه کننده برای طلاق و زنان عادی بود. روش پژوهش با توجه به ماهیت موضوع علی- مقایسه ای می باشد و جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز بهزیستی و کلینیک های مشاوره و دادگاه خانواده برای طلاق در شهر اردبیل در شش ماه دوم سال 1398 تشکیل داده است. روش نمونه‌گیری این پژوهش به صورت در دسترس بود. به این صورت که از بین زنان مراجعه کننده تعداد 50 نفر انتخاب شد و به همان میزان نیز از بین زنان متاهل حاضر در اماکن عمومی(پارک، کتابخانه و مراکز تفریحی) برای گروه زنان عادی انتخاب شدند که در این پژوهش به دلیل احتمال افت نمونه و همچنین افزایش اعتبار بیرونی اندازه نمونه 50 نفر برای هر گروه انتخاب شدند و به پرسشنامه‌های سبک های تفکر، باورهای فراشناخت و خودتنظیم گری جواب داد. سپس دادها جمع‌آوری و اطلاعات توسط نرم‌ افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد (سبک تفکر قانونگذارانه، سبک تفکر اجرائی، سبک تفکر قضائی، سبک تفکر کلی، سبک تفکر محافظه کار، سبک تفکر اولیگارشی و سبک تفکر بیرونی) در بین زنان عادی بیشتر از زنان مراجعه کننده برای طلاق می باشد و ابعاد (سبک تفکر سلطنتی، سبک تفکر آنارشیست، سبک تفکر جزئی، سبک تفکر درونی) در زنان مراجعه کننده برای طلاق بیشتر از زنان عادی است و ابعاد (سبک تفکر آزاد اندیش و سبک تفکر سلسله مراتبی) معنی دار نبوده و بین زنان مراجعه کننده برای طلاق و زنان عادی تفاوت معنی داری وجود ندارد و ابعاد (اعتماد شناختی، باورهای مثبت در مورد نگرانی، خود آگاهی شناختی) در بین زنان عادی بیشتر از زنان مراجعه کننده برای طلاق می-باشد و بعد (باورهای منفی در مورد کنترل ناپذیری افکار و خطر) در زنان مراجعه کننده برای طلاق بیشتر از زنان عادی است و بعد (باورهایی در مورد نیاز به کنترل افکار) معنی دار نبوده و بین زنان مراجعه کننده برای طلاق و زنان عادی تفاوت معنی داری وجود ندارد و همچنین نتایج نشان می دهد که ابعاد (عملکرد مثبت، مهار پذیری، آشکار سازی احساسات و نیازها، قاطعیت) در بین زنان عادی بیشتر از زنان مراجعه کننده برای طلاق می باشد