بررسی رابطه بین هوش هیجانی و هوش معنوی برکاهش خشونت زناشویی مردان علیه زنان

خشونت خانگی،مشکل شایع بهداشت عمومی درسراسردنیااست که کودک آزاری،همسر آزاری و بدرفتاری نسبت به افراد را در برمی گیرد؛ اما مهمترین نوع خشونت در خانواده، خشونتی است که مردان با آن قدرت اجتماعی یا فیزیکی خود را بر زنان اعمال می کنند، برهمین اساس پژوهش حاضردرصدد بررسی رابطه بین هوش هیجانی و هوش معنوی برکاهش خشونت زناشویی مردان علیه زنان می باشد.روش پژوهش حاضرتوصیفی- همبستگی محسوب می‌شود و دارای رویکرد پیمایشی، با ماهیت کاربردی می باشد. جامعه ی مورد بررسی دراین پژوهش شامل زنان خشونت دیده از مردان که به شعب دادگاه خانواده در شهرستان رشت رجوع کرده اند می باشند، که با توجه به نامشخص بودن جامعه آماری به ازای هرمتغیر30نفر انتخاب شدندکه درنهایت 90نفربه روش تصادفی ساده نمونه گیری شدند.برای گردآوری اطلاعات ازابزارپرسشنامه های(هوش هیجانی بار- آن،هوش معنوی گینگ و سنجش خشونت علیه زنان حاجی یحیی)استفاده شدودرنهایت برای برای تجزیه و تحلیل داده‌هاازآزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد که تمامی این تحلیل هادرمحیط نرم افزاری spss26 صورت پذیرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن بود هوش هیجانی و هوش معنوی بر کاهش خشونت زناشویی مردان علیه زنان رابطه معنی دارد (001/0>p). براین اساس می توان نتیجه گرفت مردانی که هوش هیجانی و هوش معنوی بالایی دارند، دردرک هیجان های مثبت و منفی خود و همسرشان توانا هستند، توانایی همدلی دارند، مسوولیت پذیرند ودربرابرمشکلات زندگی صبر و تحمل دارند و قادرنددرمواقع خشم و ناکامی برخودشان غلبه کنند.