|
|
نقش فیلسوفان انتقادی مکتب فرانکفورت در جلوه دادن جایگاه تفکر انتقادی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بابدست امیر ,مجریان گلوگاهی نازنین
|
منبع
|
سومين كنفرانس ملي توسعه و علوم انساني با تاكيد بر علوم رفتاري و علوم اجتماعي - 1400 - دوره : 3 - سومین کنفرانس ملی توسعه و علوم انسانی با تاکید بر علوم رفتاری و علوم اجتماعی - کد همایش: 00210-51578 - صفحه:0 -0
|
چکیده
|
نظریه انتقادی در قرن بیستم به منظور تحلیل رابطه انسان و طبیعت و نیز انسان و انسان و مقابله با سلطه علم و تکنولوژى بر انسان و از خود بیگانگى او شکل گرفت. نظریه انتقادی جنبشی فکری-فلسفی است که به نقد کردن در مورد جامعه و فرهنگ در علوم اجتماعی میپردازد. این نظریه از سوی اندیشمندان مکتب فرانکفورت ارائه شد و تاثیر زیادی بر اندیشه سیاسی و فرهنگی قرن بیستم بر جای گذاشت. این نظریه برگرفته از عقاید مارکس است و بر نظریههای سنّتی به دلیل عدم توجّه به ساختارهای فراگیرتر اجتماعی که دانش از آنان تاثیر میگیرد انتقاد می کند.
|
کلیدواژه
|
فیلسوفان انتقادی، مکتب فرانکفورت، تفکر انتقادی
|
آدرس
|
, iran, , iran
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|