بحران انحطاط و وحدت تمدنی در جهان اسلام از دیدگاه شهید مطهری

جهان اسلام با در تاریخ معاصر با چالش‌ها و بحران‌های متعددی گریبان گیر است. از مهم‌ترین بحران‌ها، بحران انحطاط جامعه اسلامی و تفرقه است که به‌نوعی بحران‌های دیگر به همین دو بحران بر می‌گردد. در این مقاله این دو بحران و راه رهایی آن را از دیدگاه شهید مطهری(ره) بر اساس مدل مفهومی بحران اسپریگنز موردمطالعه قرار می‌دهیم و هدف این تحقیق پاسخ به این پرسش است که بحران انحطاط و وحدت تمدنی در آثار شهید مطهری(ره) چگونه بررسی می‌گردد؟ بر اساس بحران اسپریگنز که چهار مرحله دارد و هر مرحله بر مرحله قبلی بنیاد نهاده می‌شود، شرایط کنونی ما جهت‌گیری به سمت‌وسوی همگرایی و تمدن سازی ندارد و مشکل و بحران کنونی ما انحطاط و تفرقه است که ریشه و عوامل آن به عوامل درونی مانند سوءتفاهم‌ها، تحریف، افول عقل‌گرایی و رواج تحجرگرایی، کم‌ارزش شدن علم، بسته شدن باب اجتهاد، ملی‌گرایی و به عوامل بیرونی مانند استعمار بر می‌گردد و از منظر شهید مطهری(ره) باید برای رسیدن به تصویر آرمانی یعنی وحدت اسلامی و تمدن اسلامی، به سمت وحدت تمدنی درحرکت باشیم که راه‌حل این بحران به نظر می‌رسد.