بررسی داستان حسنک وزیر بر پایة نظریۀ ارتباطی لاسول

تاریخ بیهقی علاوه بر جنبههای تاریخی و ادبی، از نظر اصول مدیریتی و ارتباط بین شخصیت‌ها، دارای اهمیت است. در این تحقیق، داستان حسنک وزیر بر اساس نظریۀ ارتباطی هارولد دوایت لاسول - دانشمند آمریکایی برجسته علوم سیاسی و نظریه پرداز ارتباطات- تحلیل میشود. مدلگونه لاسول علاوه بر سه عنصر ارتباطی که ارسطو طرح کرده بود (گوینده- گفتار- مخاطب) دو عنصر دیگر ابزار ارسال پیام و بازخورد پیام را به فرایند ارتباط افزوده است. با بررسی شخصیت حسنک وزیر و نوع ارتباط موثر وی، درمییابیم که وی به دلیل دانش و تجربهاش به وزارت منسوب شد؛ بنابراین میتوان به اصل زیرکی و دانایی حسنک که یکی از طرفین ارتباط است اشاره کرد. وجود افراد مغرضی چون بوسهل زوزنی و عدم برقراری ارتباط سالم و موثر در زمامداری مسعود، باعث شد شخصیت والایی چون حسنک وزیر نه تنها جایگاه خود را از دست بدهد بلکه به اتهام قرمطی بودن به دار آویخته شود و این تغییر جایگاه بیانگر تاثیرگذاری عناصر دیگری در چرخۀ ارتباط است که به فرستنده و گیرنده محدود نمیشود. در این حکایت، فرستنده و تاثیر آن بر مخاطب از نظر اصول ارتباطی دارای اهمیت است و توجّه به همین عناصر در روند زندگی روزمره باعث مشاهدۀ افراد با نگاه مثبت و منفی میشود.