>
Fa
  |  
Ar
  |  
En
فلسفه حقوق بشر مبانی انسانشناختی با نگاهی به جهان نگرش اسلامی
نویسنده
امیدی حمید
منبع
صلح پژوهي - 1400 - دوره : 3 - صلح پژوهی - کد همایش: 00210-67836 - صفحه:0 -0
چکیده
انسانشناسی را باید به مثابه فرانظریه برای حقوق بشر تلقی کرد فرانظریهها به بخشی به بخش هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی تقسیممیشوند. انسانشناسی اما مبنا و بنیاد هر نظریهای در علوم انسانی است، چنانکه حقوق بشر بدون مبادی انسانشناختی امکان بروز و ظهور معرفتی ندارد. به عبارت دیگر بین انسانشناسی حقوق بشر پیوندی ناگسستنی وجود دارد، چه مبنای حقوق بشر را حقوق طبیعی بدانیم یا تلقی پوزیتیویستی از آن داشته باشیم و یا در سایه مکتب تاریخی بدان بنگریم. انسان در جهان نگرش اسلامی جانشین خدا و به مثابه خلیفه الله است که همین جانشینی به او کرامت ذاتی بخشیده است و به واسطه کرامت ذاتی هر انسان تنها از حیث انسان بودن برخوردار از حقوقی است که آنرا حقوق بشر مینامیم و چنانچه به دلیل اصل آزادی و عاملیت در جامعه و سیر تاریخی جوامع او را برخوردار از آزادیهای عمومی بنیادین نموده است. انسان اسلامی در سطح تکوینی و وجودی بشر نام دارد که بر آنها تفاوت و درجاتی حاکم نیست، هر انسان به مثابه بشر حق دارد واجد حقوقی از حیث انسان بودن باشد اما در جایگاه خود انسانی میتوان انسانها را متفاوت از هم دانست. انسان اسلامی به واسطه برخورداری از فطرت با حقوق فطریه ارتباط مییابد حقوقی که همان حقوق طبیعی در زبان معاصر حقوق بشر است. این مقاله در پس پاسخ به این پرسش است که آیا حقوق بشر برخواسته از انسان به طور عام و انسانشناسی در جهان نگرش اسلامی وجود دارد. پاسخ سوال در قالب فرضیههایی پاسخ مثبت به این سوال است. یعنی انسانشناسی به مفهوم عام و انسانشناسی در جهان نگرش اسلامی میتواند مبنای شکلگیری حقوق بشر و آزادیهای عمومی باشد.
کلیدواژه
انسان، انسان شناسی، حقوق بشر، کرامت ذاتی، آزادیهای عمومی
آدرس
, iran
Authors
Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved