>
Fa   |   Ar   |   En
   مسئلۀ شرّ در نسبت با خوانش الهیات فمینیستی از صفات الهی  
   
نویسنده فرجی شبنم
منبع دوازدهمين همايش بين‌المللي فلسفۀ دين معاصر – مسئلۀ شر در انديشۀ جديد و اسلامي - 1403 - دوره : 12 - دوازدهمین همایش بین‌المللی فلسفۀ دین معاصر – مسئلۀ شر در اندیشۀ جدید و اسلامی - کد همایش: 03240-56889 - صفحه:0 -0
چکیده    در الهیات سنتی خداوند با صفاتی مانند «عالم مطلق»، «قادر مطلق»، «خیرخواه محض»، «تغییرناپذیری» و... توصیف می‌شود. خدایی که چنین صفاتی داشته باشد، نمی‎تواند منشا شرور باشد. بنابراین فیلسوفان دین به انحاء گوناگون مانند عدمی دانستن شرور، ارادۀ آزاد و... درصدد حل مسئلۀ شرّ برآمده‌اند. اما در الهیات‌های فمینیستی، برای حل مسئلۀ شرّ بر عدم اطلاق صفات الهی تمرکز می‌شود. به باور فمینیست‌ها، تصور خدای تغییرناپذیر و مطلق، «چهره‌ای مردانه» از خدا ترسیم می‌کند که بر اساس ایده‌آل‌ها و روایت‌های مردانه شکل گرفته است؛ درحالی‌که با این انگاره‌ها نمی‌توان مسئلۀ شرّ را حل کرد. آنچه برای فمینیست‌ها اهمیت دارد، «رنج» است؛ لذا تصویر خدا را به گونه‌ای بازسازی می‌کنند که نسبت به رنج انسانی پاسخگو و التیام‌بخش باشد. اما در الهیات مردانه‎نگر بحث «رنج» چندان مطرح نیست، بلکه مسئلۀ شرّ یک معمای نظری متافیزیکی است که باید حل شود، ولو اینکه حل آن کمکی به التیام رنج بشر نکند. در دیدگاه مردانه‌نگر «زن» با مولفه‌هایی مانند «جسمانیت»، «احساس» و ... و «مرد» با مولفه‌هایی مانند «ذهنیت»، «تفکر انتزاعی و عقلی» و ... معرفی می‌شود و گویی «زن» از نظر هستی‌شناسی یکی از مصادیق شرّ در چارچوب الهیات مردانه‌نگر است. پس فمینیست‌ها درصددند شرّ را در چارچوب دیگری صورت‌بندی کنند که دست‌کم «زن» مصداق شرّ نباشد و در افراطی‌ترین حالت «مرد» را و در حالت متعادل‌تر «مردسالاری» را مصداق شرّ بدانند. برای وصول به این هدف باید تصویری نو از خدا برساخت کنند؛ زیرا خدای الهیات سنتی مجموعه‌ای از صفات مردانه، یعنی همان صفاتی است که منجر به مردسالاری و شرّ در خوانش فمنیسیتی می‌شود. پس فمینیست‌ها با نقد انگاره‌های مردانه، خدا را به عنوان موجودی در ارتباط فعال با جهان درنظر می‎گیرند که کمال او نه در اطلاق صفات، بلکه در مهربانی، پرورش مخلوقات، دسترس‌پذیری و... است. لذا اساساً مسئلۀ شرّ به‌نحو دیگری مطرح می‌شود. آنان به‌جای سخن گفتن از «شرّ» و مباحث نظری، انتزاعی و متافیزیکی، از «رنج» و مباحث عینی و عملی سخن می‌گویند. در نتیجه، مسئلۀ شرّ، به شرّ اخلاقی و رنج انسانی تقلیل می‎یابد و محور بحث از «خدا» به «انسان» تغییر می‌کند. ناعدالتی جنسیتی ناشی از مردسالاری به مثابۀ شرّ تلقی می‎شود و اصلاح روابط انسانی و شیوه‌های زندگی برای کاهش رنج انسان و دستیابی به جهان بهتر مورد توجه قرار می‎گیرد. این دیدگاه با وجود تلاش برای بهبود روابط انسانی، با نقدهایی مواجه است؛ البته به دلیل تنوع خوانش‌های فمینیستی، نمی‌توان نقد واحدی نسبت به همۀ آن‌ها داشت. در این مقاله، دیدگاه الهیات فمینیستی در باب صفات خداوند و نسبت آن با مسئلۀ‌ شرّ، پس از تبیین، بررسی و نقد می‌شود. این دیدگاه کمال و تعالی خداوند را خدشه‌دار می‌کند و با نزدیک شدن به الهیات پویشی شکلی از پانتئیسم را توسعه می‌دهد که در آن، امر الهی نه جدا از جهان، بلکه درون آن نهفته است. همچنین جامع‌نگری لازم را ندارد و پرداختن به ابعاد مختلفِ مسئلۀ شرّ را بی‌فایده می‌انگارد و شرّ اخلاقی را نیز در بی‌عدالتی منحصر می‌کند.
کلیدواژه مسئلۀ شرّ، شرّ اخلاقی، رنج، الهیات فمینیستی، صفات الهی.
آدرس , iran
پست الکترونیکی sh.faraji@motahari.ac.ir
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved