>
Fa
  |  
Ar
  |  
En
رابطۀ صفات جلالیه و مسئلۀ شر
نویسنده
انواری سعید
منبع
دوازدهمين همايش بينالمللي فلسفۀ دين معاصر – مسئلۀ شر در انديشۀ جديد و اسلامي - 1403 - دوره : 12 - دوازدهمین همایش بینالمللی فلسفۀ دین معاصر – مسئلۀ شر در اندیشۀ جدید و اسلامی - کد همایش: 03240-56889 - صفحه:0 -0
چکیده
صفاتی همچون «مذل» (ذلیلکننده)، «مضل» (گمراهکننده)، «خیر الماکرین» (بسیار مکّار) و ... را جزو صفات جلال خداوند بهشمار آوردهاند. معانی ظاهری این صفات، با صفات شرّ مشابهت بیشتری دارند تا با صفات خیر. حال این سوال مطرح است که نسبت دادن این صفات به خیر محض، که به تعبیر ابوسعید ابوالخیر «از خیّر محض جز نکویی ناید» چگونه امکانپذیر است؟ پیروان دین زرتشتی همواره این اشکال را مطرح کردهاند که ادیان توحیدی که سرمنشا همۀ امور را به یک مبدا باز میگردانند، چگونه منشا شرور موجود در عالم را توجیه میکنند؟ زیرا در نگاه توحیدی منشا همۀ امور هستی از خیر و شرّ به او باز میگردد و از طرف دیگر نمیتوان خداوند را منشا شرور دانست. طبق یک تفسیر از جانب عرفا، ابلیس مظهر صفات جلال خداوند است؛ چنانکه عین القضات همدانی میگوید: «هرگز دانستهای که خدا را دو نامست: یکی الرحمن الرحیم و دیگر الجبّار المتکبّر، از صفت جباریّت، ابلیس را در وجود آورد و از صفت رحمانیت، محمّد را». این تفسیر عرفانی از صفات جمال و جلال، ثنویت را در صفات الهی و نه در ذات وی مطرح میکنند و از این طریق منشا امور خیر و شرّ را از یکدیگر تفکیک میکنند. اما همچنان این سوال قابل طرح است که با ایجاد ثنویت در صفات الهی، آیا صفات الهی را به صفات خیر و شرّ تقسیم نکردهایم؟ و آیا از این طریق صفات جلالیه منشا برخی از شرور در عالم نخواهند بود؟ از طرف دیگر، آیا صفات الهی متحد با ذات وی نیستند؟ و ایجاد ثنویت در صفات به ثنویت در ذات منتهی نخواهد شد؟ از آنجا که ارتباط صفات جلال الهی با مسئلۀ شرّ تاکنون مورد بررسی قرار نگرفته است، این مقاله با بررسی اینگونه صفات کوشیده است تا به سوالات فوق پاسخ دهد.
کلیدواژه
شرّ، صفات الهی، صفات جلال، صفات جمال
آدرس
, iran
پست الکترونیکی
saeed.anvari@atu.ac.ir
Authors
Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved