>
Fa   |   Ar   |   En
   تحلیل رویکرد خداشناسی اقبال لاهوری در حل مسئلۀ شرّ  
   
نویسنده باشبو نسلیشاه
منبع دوازدهمين همايش بين‌المللي فلسفۀ دين معاصر – مسئلۀ شر در انديشۀ جديد و اسلامي - 1403 - دوره : 12 - دوازدهمین همایش بین‌المللی فلسفۀ دین معاصر – مسئلۀ شر در اندیشۀ جدید و اسلامی - کد همایش: 03240-56889 - صفحه:0 -0
چکیده    مسئلۀ شرّ، مبحثی فراگیر است که توجه اندیشمندان زیادی را به خود جلب نموده و باعث به وجود آمدن دیدگاه‌های بسیاری شده است. از جمله اندیشمندانی که شرّ را امری وجودی دانسته و برای حل تناقض میان شرور و صفات الهی تلاش نموده، محمد اقبال است. اقبال، با تکیه بر علوم مدرن و روند تکاملی جهان، شرور را پدیده‌هایی خارجی و وجودی می‌داند که باری سنگین بر روی دوش پدیدۀ دین است. برای رفع این بار و حل تناقضاتی که به‌لحاظ ماهوی میان شرور و صفات خدا ایجاد می‌شود، اقبال، یک تئوری نوین در خصوص صفات الهی ارائه می‌دهد. از منظر اقبال، مسئلۀ شرّ از طریق محدود نمودن برخی صفات الهی، قابل حل است. منظور اقبال، محدودیتی است که از سوی دیگری نبوده و توسط خود خدا صورت می‌گیرد. اگر خدا قادر مطلق باشد، پس قدرت این را دارد که صفاتی از قبیل قدرت را در خود محدود نموده و بستری لازم برای اعطای حق انتخاب خیر و شرّ توسط انسان، فراهم نماید. با چنین توصیفی، خدا همچنان به‌صورت بالقوه، قادر و عالم مطلق خواهد بود. از آنجا که مرزگذاری و محدودیت مد نظر اقبال، توسط خود خدا صورت می‌پذیرد، نقصی را به‌دنبال نخواهد داشت. غایت الهی از این مرزگذاری، اعطای آزادی و اختیار به انسان است که باعث ایجاد مسئولیت در وی نسبت به خدا می‌گردد. اقبال، شرور را به اخلاقی، طبیعی و متافیزیکی تقسیم نموده و عامل انواع شرور را چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم، اختیار انسان می‌داند. به‌رغم اینکه دیدگاه اقبال، به سمت حل مسئلۀ شرّ حرکت نموده، اما اشکالاتی از قبیل ابهام ارتباط مستقیم شرور با آزادی و اختیار، تکیه بر شهود در اثبات آزادی انسان، تناقض درونی و عدم تکیه مباحث مطروحه به قرآن را نیز دربرمی‌گیرد.
کلیدواژه مسئلۀ شرّ، خداشناسی، صفات الهی، محمد اقبال
آدرس , iran
پست الکترونیکی basbugneslisah@gmail.com
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved