بررسی مسئلۀ شرّ از دیدگاه دو فیلسوف خداباور غرب (آگوستین و لایبنیتس) و نقد آن بر اساس معارف وحیانی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
سبحانی محمدتقی ,جعفری کریم
|
منبع
|
دوازدهمين همايش بينالمللي فلسفۀ دين معاصر – مسئلۀ شر در انديشۀ جديد و اسلامي - 1403 - دوره : 12 - دوازدهمین همایش بینالمللی فلسفۀ دین معاصر – مسئلۀ شر در اندیشۀ جدید و اسلامی - کد همایش: 03240-56889 - صفحه:0 -0
|
چکیده
|
مسئلۀ شرّ یکی از کهنترین مباحثی است که ذهن اندیشمندان را در مکاتب گوناگون به خود درگیر کرده است. چالشی که الهیدانان در مسئلۀ شرّ با آن مواجه هستند، ناهمخوانی شرّ جهانشناختی با علم، عدل، حکمت و رحمت گستردۀ خداوند است. به همین سبب کوشیدهاند تا از طرق مختلف از جمله عدمی دانستن شرّ و عدم امکان صدور شرّ از خداوند درصدد پاسخگویی به این مسئله برآیند. آگوستین اولین اندیشمند غرب است که در سنت مسیحی پاسخ سامانمندی به مسئلۀ شرّ داده و لایبنیتس هم مبتنی بر نظام احسن به این مسئله نگریسته است. این مقاله ضمن بررسی و نقد دیدگاه این دو اندیشمند، با چهار اصل مستفاد از معارف وحیانی و عقلانی نظریهای را ارائه کرده که تا حد زیادی از نقایص و مشکلات نظریۀ رقیب تهی بوده و مطابق با وجدان عام بشری به این پرسش کهن پاسخ میدهد. این نظریه بر چهار اصل زیر استوار گردیده است: (1) وجودی بودن شرّ. آگوستین معتقد است ماده ذاتاً خیر بوده و نمیتواند شرّ باشد، بنابراین هر آنچه از او صادر شود خیر خواهد بود. این در حالی است که آیات و روایات با مسئلۀ شرّ یک مواجهه کاملاً واقعبینانه و معقول دارد. نگاه معارف وحیانی به بینونت میان خالق و مخلوق، خلقت لا من شیء و نفی علیّت ضروری در فعل حضرت حق سبب گردیده تا شرّ همچون خیر یک امر وجودی و عینی تلقی شود و با مشکلات عدمانگاری مواجه نباشد؛ (2) امکان صدور شرّ از خداوند. اگوستین معتقد است چون خداوند خیر محض است پس نمیتوان هیچ شری را به او نسبت داد. معارف وحیانی مبتنی بر نظریه خلقت لا من شی و فاعلیت بالاراده و عدم قول به سنخیت و علیت، امکان صدور شرّ از خداوند را بلااشکال میداند؛ (3) غیریت خیر و شرّ با حسن و قبح. یکسانانگاری خیر با حسن و شرّ با قبیح سبب میشود تا نتوان تحلیل صحیحی از مسئلۀ شرّ ارائه کرد. این درحالی است که حسن و قبح از حوزۀ ارزششناختی و دایرۀ ادراکات عقل عملی و خیر و شرّ از مقولۀ هستیشناختی و عقل نظری است. معارف وحیانی بین خیر و شرّ از یک سو و حسن و قبح از سوی دیگر تفکیک قائل شدهاست. از این رو میتواند در عالم مواردی از مصادیق شرّ باشد اما قبیح تلقی نگردد و یا مصادیقی از خیر باشد اما حسن تلقی نگردد؛ (4) مناط عدالت و حکمت حسن و قبح است نه خیر و شرّ. در معارف وحیانی قتل و خونریزی در صورت ظلم قبیح بوده اما اگر بر طبق عدالت باشد قبیح نیست و اشکالی ندارد.
|
کلیدواژه
|
خیر، شرّ، حسن، قبح، وجودی بودن شرّ، نسبی بودن شرّ، عدمی بودن شرّ
|
آدرس
|
, iran, , iran
|
پست الکترونیکی
|
karim.jafariii54@gmail.com
|
|
|
|
|