بیوفلوتاسیون مولیبدن و کالکوپیریت جهت افزایش عیار مس در کنسانتره و امکانسنجی جایگزینی مواد شیمیایی مصرفی با استفاده از باکتری‌های هالوفیل در کارخانه فلوتاسیون سرباره مس مجتمع سرچشمه

فلوتاسیون مهم‌ترین روش برای فرآوری کانسنگ های مس سولفیدی می باشد. به دلیل پرهزینه بودن و مخاطرات زیست محیطی ناشی از معرف های شیمیایی مورداستفاده در این فرآیند (مانند کلکتورها، کف سازها، تنظیم کننده های ph، و بازداشت کننده ها)، امکان جایگزینی همه این معرف ها یا حداقل برخی از آن ها توسط روش های محیط زیست دوستی مانند بیوتکنولوژی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از این روش ها، بیوفلوتاسیون با استفاده از باکتری های هالوفیل است. این پژوهش بر روی نمونه خوراک کارخانه فلوتاسیون سرباره مس مجتمع مس سرچشمه انجام شد که از عمده مشکلات این کارخانه بالا بودن عیار مس در باطله و به همین سبب کاهش بازیابی مس می‌توان اشاره کرد که با استفاده از باکتری‌های هالوفیل جدا شده از خاک معدن مجتمع مس سرچشمه و ثبت هشت نوع ژن متفاوت در مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی آمریکا فرآیند فلوتاسیون انجام شد. در این فرآیند تنها از باکتری‌های هالوفیل و کلکتور در آب برگشتی کارخانه تغلیظ و ورودی کارخانه فلوتاسیون سرباره با ph=11.8 انجام شد. تست‌های بیوفلوتاسیون با باکتری‌های هالوفیل به‌صورت تکی و ترکیبی انجام شدند که در حالت تک باکتری میزان بازیابی مس با استفاده از باکتری h. lutescens به همراه کلکتور z11 برابر با 82/33 درصد بود که نسبت به حالت بدون باکتری 12/55 درصد بازیابی مس افزایش یافت. همچنین در این تست عیار مس در کنسانتره برابر با 9/92 درصد و عیار مس در باطله برابر با 0/28 درصد بود. علاوه بر این بازیابی مس با استفاده از ترکیب باکتری‌های v. halodenitrificans n11+h. lionensis+h. lutescens همراه با کلکتور z11 برابر با 79/03 درصد بود که نسبت به حالت بدون باکتری 9/11 درصد بازیابی افزایش یافت همچنین در این تست عیار مس در کنسانتره برابر با 8/22 درصد و عیار مس در باطله برابر با 0/34 درصد بود که مقدار قابل‌توجهی در فرآیند فلوتاسیون می‌باشد. میزان بازیابی مولیبدن در کنسانتره توسط باکتری halomonas lutescens نسبت به سایر حالت‌ها بیشتر بود که برابر با 42/54 درصد است. علاوه بر این مقدار عیار مولیبدن چشمگیری در کنسانتره این حالت دیده شد که برابر با 0/803 درصد بود که این امر به نوبه خود می‌تواند تاثیر بسزایی در فرآیند جدایش کنسانتره مس و مولیبدن بگذارد.