بررسی اثربخشی متدولوژی هنری مینتزبرگ در توسعة مدیران؛ مطالعة موردی مدیران فولاد هرمزگان

در محیط چالشی، پیچیده و پر از تغییر امروز، سازمان‌ها ناگزیرند که آمادة تحول و رشد سریع باشند. برای این منظور لازم است تا مدیران به‌عنوان کلیدی ترین اعضای سازمان‌ها، یادگیرنده و رشدیابنده باشند. یکی از منتقدان روش‌های مرسوم توسعة مدیران، هنری مینتزبرگ است. با این تفاوت که روش جایگزینی را به نام کوچینگ آورسلوز پیشنهاد داده است. ما برای بررسی اثربخشی و شناسایی آثار جانبی پیاده‌سازی این روش در سازمان‌ها، پژوهشی کیفی در قالب مطالعة موردی تعریف کردیم. برای این کار، سازمان صنعتی بزرگی را به عنوان مورد مطالعه انتخاب کردیم. 35 نفر از مدیران این شرکت وارد برنامه شده و 4 پژوهشگر به‌عنوان مشاهده‌گر انتخاب شدند. داده های مورد نیاز، از مشاهده‌های پژوهشگران در طول شش ماه تحقیق، پرسشنامة اثربخشی کارکنان با مدل هِی گروپ در قبل و بعد از برگزاری برنامه، مصاحبة اکتشافی نیمه‌ساخت‌یافته با 7 نفر از مدیران، و مصاحبة گروهی (گروه کانونی) با 10 نفر از شرکت‌کنندگان، جمع‌آوری شد. سپس داده‌ها کدگذاری و تحلیل گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد پیاده‌سازی این برنامه در میان‌مدت (6 ماه)، اثر معناداری بر شاخص‌های اثربخشی کارکنان داشته است. علاوه بر این، پنج اثر جانبی در اجرای این روش و استمرار آن در طول شش ماه مشاهده شده است.