پیش بینی سلامت روان براساس راهبردهای حل مسئله

پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سلامت روان براساس راهبردهای حل مسئله دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهرشیراز در سال تحصیلی 1401-1400 انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها طرحی توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جمعیت مورد نظرازدانش آموزان ناحیه 2و4 دختر متوسطه دوم ونمونه آماری از مدارس این دو ناحیه به روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامۀ سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (1996)، پرسشنامه سلامت عمومیghq-28 گلدبرگ (1972) استفاده شد. داده ها با استفاده ازضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان با نرم افزار26 spss تحلیل شدند. یافته ها نشان دادکه راهبردخلاقانه به طور منفی و معکوس فقط قادر به پیش بینی خرده مقیاس اختلال عملکرد اجتماعی سلامت روان می باشد وراهبرداعتماد به طور منفی و معکوس قادر به پیش بینی خرده مقیاس های جسمانی، اضطراب، اختلال عملکرد اجتماعی وافسردگی می باشد. راهبرد گرایش به طور منفی و معکوس قادر به پیش بینی خرده مقیاس اختلال عملکرد اجتماعی و افسردگی سلامت روان می باشدو همچنین راهبردهای درماندگی و مهارگری به طور مثبت و مستقیم قادر به پیش بینی خرده مقیاس های سلامت روان می باشند. با توجه-به یافته های پژوهش، راهبردهای حل مسئله می تواند نقش مهم و تاثیر گذاری در سلامت روان دانش آموزان داشته باشد.