بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی و خوپنداره در زنان شاغل و غیر شاغل شهر خرم آباد

با شروع انقلاب صنعتی، نقش های سنتی زنان تا حدودی دگرگون شد، به گونه ای که به جای کار صرفا خانگی، بخش عمده ای از زندگی آنها صرف فعالیت های بیرون از خانه گشت. مهمترین مسئله ای که برای زنان شاغل امروز وجود دارد، چگونگی ایفای نقش های سنتی و هماهنگی این نقش ها با نقشی است که مسئولیت های اجتماعی و اقتصادی زنان در دنیای امروز ایجاب می کند. حل مشکلات زنان شاغل ادارات نیازمند تصحیح نگرش سنتی نسبت به زنان بر اساس دیدگاه الهی و انسانی بر مبنای عدالت اجتماعی است. به نظر می رسد کیفیت زندگی و خودپنداره، از عوامل مهم و موثر در ارتباط با رویارویی زنان با مشکلات شغلی و توانایی در برقراری هماهنگی وظایف مربوط به کار و خانواده است. پژوهش حاضر با هدف کلی مقایسه میانگین های کیفیت زندگی و خودپنداره در زنان شاغل و غیر شاغل انجام شده است. نمونه مورد مطالعه برابر با 60 نفر در نظر گرفته شد. تعداد زنان شاغل 30 نفر و تعداد زنان غیر شاغل نیز 30 نفر در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش شامل: پرسشنامه 26 سوالی کیفیت زندگی اسکوینگتون، و پرسشنامه 26 سوالی خودپنداره بک بوده و برای تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها از آزمون t مربوط به 2 گروه مستقل استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که: بین کیفیت زندگی زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت وجود دارد. همچنین کلیه زیرمقیاس های کیفیت زندگی مفروضه ی یکسانی واریانس ها را دارا بوده، و در مقایسه میانگین های زیر مقیاس های کیفیت زندگی، غیر از روابط اجتماعی، در کلیه زیرمقیاس ها، بین زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت معنادار وجود داشته و زنان شاغل از میانگین بالاتری نسبت به زنان غیر شاغل برخوردار بودند. همچنین، فرضیه دوم مبنی بر اینکه « بین خودپنداره زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت وجود دارد »، تایید شد. یعنی میانگین خودپنداره در زنان شاغل، بالاتر از زنان غیر شاغل است.