رمان حقوقی چیست؟ بررسی بیگانه اثر آلبر کامو
|
|
|
|
|
نویسنده
|
شریف مریم
|
منبع
|
چالش هاي ترجمه در سيستم هاي قضايي متفاوت - متون رسمي، حقوقي، سياسي، رسانه اي(فرانسه - فارسي-عربي) - 1401 - دوره : 2 - چالش های ترجمه در سیستم های قضایی متفاوت - متون رسمی، حقوقی، سیاسی، رسانه ای(فرانسه - فارسی-عربی) - کد همایش: 01220-79492 - صفحه:0 -0
|
چکیده
|
اولین بار در سال 1908 ژان ویگمور از اصطلاح legal novelاستفاده کرد و فهرستی از صد اثر ادبی را برای تدریس در دانشکدههای حقوق پیشنهاد داد. او معتقد بود هم برای وضع قوانین درست و هم برای اجرای درست این قوانین، باید انسان و پیچیدگی های روحی و روانی او را شناخت و همانند تودوروف، باور داشت که « برای شناخت و فهم عواطف و رفتارهای بشر، هیچ راهی بهتر از خواندن آثار نویسندگان بزرگ [نیست].» (la littérature en péril : 2007, 89) بیگانه رمان آلبر کامو از ابعاد گوناگون به عنوان یک رمان حقوقی قابل مطالعه است. (نخست) با انتخاب قتل به عنوان هستۀ پیرنگ، این اثر به مثابۀ آیینهای ست که ابعاد انسانی و روانی و نیز اجتماعی و سیاسی یک پدیدۀ حقوقی را نشان میدهد. در این سطح خواننده با تقابل دو گفتمان مواجه میشود : گفتمان اگزیستانسیالیستی فرد و گفتمان حقوقی جامعه. حقیقت، کشف و اثبات آن مرکز مشترک این دو گفتمان است. مورسو، برای اثبات حقیقت سعی در بازنمایی صادقانۀ روحیات و عواطف خود دارد. او حقیقت را نه در آنچه واقع شده بلکه در اصالت و صحّت احساساتش میبیند. بدین ترتیب گفتمان اگزیستانسیالیستی فرد در برابر گفتمان حقوقی جامعه قرار میگیرد. گفتمان حقوقی با نادیده گرفتن حقیقت متکثّر وجود بشر و اتکای صرف به قواعد خودساخته و نه حتی نصّ قوانین موضوعه به بیراهه میرود. کامو تلاش میکند تا وجود حقیقت را اثبات کند و نشان دهد که با اتکا به قانون و دادرسی درست، قضات نیز قادر به کشف حقیقت هستند. اما در حالی که سیستم قضایی نه مبتنی بر قانون و قاعده که مبتنی بر ایدئولوژی سیاسی و مذهبی ست، حقیقت از دسترس حقوق دور میشود. (دوم) بیگانه را می توان فراتر از آیینۀ صرف حقوق، در چارچوب یک ساختار دقیقتر نیز بررسی کرد. ساختاری که اجازه میدهد تا وقایعی که منجر به ایجاد گره حقوقی (وقوع قتل) شده کشف شود. فهم این وقایع یا به زبان ریچارد ویسبرگ دسترسی به «وضعیت پیشینی»، امکان درک حقیقت، اجتناب از تصمیم جبران ناپذیر یعنی اعدام و در نتیجه برقراری عدالت را ممکن میسازد. در بیگانه خواننده با سه روایت از یک واقعه مواجه میشود. نخست روایت خود قتل. سپس تلاش برای کشف حقیقت از سوی بازیگران عرصۀ قانون و برداشت و روایت ایشان از واقعه. و در آخر تحلیل روایت آنها در دادگاه. کشف حقیقت مرکز ثقل داستان و همچنین هدف هر رسیدگی قضاییست. با این تفاوت که در فضای خیالی داستان همواره به «وضعیت پیشینی» دسترسی داریم اما در دنیای ملموس و واقعی هرگز به عقب نمیتوان بازگشت. (سوم) دخالت دادن خواننده و تحمیل امکان قضاوت به او بعد دیگری از رابطۀ ادبیات و حقوق را در رمان بیگانه پیش می کشد. خواننده بر خلاف دنیای واقع، نقش عضو هیات منصفه را دارد که نباید مسحور و مجذوب بلاغت یک وکیل یا بازپرس یا دادستان شود و باید از میان روایتهای متنوع و متضاد به حقیقت راه یابد. در این مقاله تلاش میشود تا از گذر تحلیل این سه بعد متفاوت از پیکرۀ تحقیق، تعاریف گوناگون رمان حقوقی و تحول معیارهای آن در طول زمان، بررسی شود.
|
کلیدواژه
|
رمان حقوقی، بیگانه، ژان ویگمور، آلبر کامو، ادبیات و حقوق
|
آدرس
|
, iran
|
|
|
|
|
|
|