انتخاب استراتژی بهینه زنجیره تامین سبز در صنعت فولاد

صنعت فولاد، در کشور ما یکی از صنایع استراتژیک و حیاتی محسوب می شود که درآمدزایی و ارزآوری مطلوبی را نصیب کشور می کند. با این وجود، در اکثر مناطقی که صنایع فولادی استقرار یافته اند، آسیب های گسترده ای به محیط-زیست وارد شده و موجب نارضایتی عمومی شده است. از این رو، لازم است نگاهی استراتژیک برای حل معضلات زیست محیطی صنایع فولادی اتخاذ شود و تمامی اعضای زنجیره تامین آن ها در این زمینه درگیر شوند. هدف از انجام این پژوهش، انتخاب استراتژی بهینه زنجیره تامین سبز در صنعت فولاد است. در این تحقیق، معیارهای ارزیابی استراتژی ها براساس نظرات خبرگان و تحقیقات پیشین شامل 20 معیار شناسایی شده است. همچنین، استراتژی ها شامل 4 استراتژی زنجیره تامین سبز مطرح شده توسط سیمپون و سامون است. به منظور گردآوری داده ها، پرسشنامه ای طراحی شد که در آن خبرگان و متخصصان صنعت فولاد به ارزیابی استراتژی ها براساس معیارها پرداختند. تعداد خبرگان مشارکت کننده 24 نفر بود که به صورت هدفمند و براساس میزان تسلط بر موضوع تحقیق انتخاب شدند. سپس، به منظور اولویت بندی استراتژی ها از روش فازی تاپسیس (ftopsis) استفاده شد یافته های حاصل از اولویت بندی عوامل شناسایی شده با روش فازی topsis، نشان می دهد که استراتژی نوآوری محور دارای بالاترین اولویت است. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که شرکت های فولادی برای دستیابی به راه حل های زیست محیطی کم هزینه و اثربخش، باید در اقدامات و برنامه های نوآورانه سرمایه گذاری کنند تا بتوانند فراتر از راه حل های مرسوم و پرهزینه فعلی، عملکرد زیست محیطی زنجیره تامین خود را بهبود دهند.