|
|
بررسی روانشناختی انسان در اشعار نیمایوشیج و اخوان ثالث بر اساس نظریه یونگ
|
|
|
|
|
نویسنده
|
نگین تاجی آریا ,حسنی طاهره ,سیدرضایی طاهره
|
منبع
|
دومين همايش ملي ادبيات تطبيقي؛ پارسي، عربي و انگليسي - 1401 - دوره : 2 - دومين همايش ملي ادبيات تطبيقي؛ پارسي، عربي و انگليسي - کد همایش: 01220-30013 - صفحه:0 -0
|
چکیده
|
انسان و شناخت او جایگاه مهمی در تمام علوم انسانی دارد. انسان جانداری است خردمند و از این جهت دارای پیچیدگی های خاص گفتاری و رفتاری. درک و شناخت این پیچیدگیها و به تعبیری واکاوی در روح و روان انسان در حیطه علم روانشناسی است. در کنار روح و روان، ساختار شخصیت انسان همواره مورد توجه روانکاوان قرار داشته است. برای ﺷﻨاخت درست از انسان باﻳد وﻳژگیﻫای روانشناختی او را با تعمق بررسی ﻛﻨیم. این علم اندیشمندان بسیاری دارد که یکی از آن ها کارل گوستاو یونگ است. یونگ اگرچه شاگرد فروید بود اما بعدها به خاطر نظریات منحصر به فردش از او جدا شد و به خاطر تالیفات مهمش در حوزه روانشناسی، یکی از برجسته ترین روانشناسان در عرصه شناخت انسان به شمار می رود. نظریات او تحت عنوان روانشناسی تحلیلی شناخته می شود. برخی از مفاهیم معروف روانشناسی؛ پرسونا، آنیما و آنیموس، ناخودآگاه جمعی، سایه ها، برونگرایی و درونگرایی و عقده ها از ابداعات یونگ است. در دیدگاه یونگ ساختار شخصیت انسان دارای هفت بخش جداگانه اما در ارتباط با هم است: ناخودآگاه شخصی و عقده های آن، ناخودآگاه جمعی و آرکی تایپهای آن، خود، پرسونا، آنیما، آنیموس و سایه. خود ضمیر آگاه است. این نظریه از آنجا که به بررسی اسطورهها و داستانهای کهن میپردازد، می تواند تبیین خوبی از اشعار شاعران و داستانهای نویسندگان ارایه دهد. از آنجا که انسان خردمند است اندیشه های خود را در قالب گفتار و نوشتار ارایه می دهد. فارغ از نوشتار و گفتار علمی، هر جا که بحث زیباشناختی پیش میآید این مقوله نام هنر و ادبیات به خود می گیرد. بی شک رد پای ساختار شخصیت هر شاعر و نویسنده ای در آثار او پیدا و قابل بررسی است. موازی با روانشناسان، انسان و انسانیت نیز همواره مورد توجه شاعران و نویسندگان بوده است. به دلیل نقش برجستهی انسان در جهان هستی، علاوه بر ادیان، فلاسفه، روانشناسان و... نویسندگان و شاعران هم از انسان به عنوان مضامین مهم بهره گرفتهاند. گوستاو یونگ ﻣعتقد بود ﻛه برای ﻣطالعه و بررﺳﻲ ادبیات ﻣﻲﺗوان از علم روانشناختی اﺳﺘفاده نمود. بارزترین جنبه تظاهر کهن الگوها و سایر مفاهیم مشابه در اشعار شاعران است، از این حیث چگونگی کارکردهای روانشناختی یونگ در اشعار نیما و اخوان مهمترین مسالهی این پژوهش است. این پژوهش نظری است که به صورت توصیفی- تحلیلی ارایه میشود. در ابتدا مفاهیم روانشناسی تحلیلی یونگ برای مخاطب تبیین می شود و سپس تحلیلها با استناد به آثار هر دو شاعر برای شاهد مثالها و همچنین منابع کتابخانهای دیگر در مورد هر دو شاعر انجام میگیرد. یافتههای پژوهش نشان میدهد، که در اﺷعار نیما انسانﻫا دارای نقاب ﻳا پرﺳونا ﻫﺴﺘﻨد ﻛه ﺷخصیت اﺻﻠﻲ آنان در زﻳر اﻳن نقاب پوﺷیده ﺷده اﺳت. اﺷعار او برخاﺳﺘه از ضمیر ناخودآگاه جمعی بشری اﺳت. مضمون اصلی شعر نیما یوشیج درد و رنج است. اﻛثر ﻣﻀاﻣین ﻳونگ از قبیل آنیما و آنیموس، ﺳاﻳه و ... در اشعار نیما نمود دارند، اما بیشترین استفاده از کهن الگوی نقاب دیده می شود. در اﺷعار ﻣهدی اخوان ثالث نیز به دلیل ﻳاس و نااﻣیدی که او نسبت به انسان واﺟﺘماع دارد، ﻛهن الگوی ﺳاﻳه ﻣشهود اﺳت. اخوان ثالث با این که تخلص م.امید دارد اما نسبت به انسان دﻳدی منفی و ﻳاسآور دارد، بنابراین در اﺷعارش به ﺳمت ﺣزن و اﻓﺴردگی پیش ﻣﻲرود. با این اوصاف در اشعار او برای انسان جایگاه امید و بهبود همچنان وجود دارد و این بینش عمیق همراه با احساسات لطیف از جنبه مثبت سایه است. با تحلیل این شاخصها شباهتهای زیادی در اشعار نیمایوشیج و مهدی اخوان ثالث مشاهده گردید؛ ضمن این که در جزییات روانشناختی انسان از دیدگاه یونگ در این آثار تفاوتهایی نیز دیده شد.
|
کلیدواژه
|
نقد کهن الگویی، نیما یوشیج، اخوان ثالث، یونگ
|
آدرس
|
, iran, , iran, , iran
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|