رابطه بین خطاهای شناختی و ویژگی های شخصیتی با ابعاد خودکارآمدی معلمان

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین خطاهای شناختی و ویژگی های شخصیتی با ابعاد خودکار آمدی معلمان می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش معلمان شهرستان رشت می باشند که به روش تصادفی ساده 150 نفر جهت نمونه انتخاب شدند. برای گرداوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه های (خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران، 1982؛ خودکارآمدی فردی بندورا، 1997؛ خودکارآمدی جمعی شرر و همکاران، 1982؛ خودکارآمدی علمی جینکز و مورگان، 1999؛ خطاهای شناختی برادبنت، 1982؛ 5 عامل شخصیتی neo (فرم کوتاه نئو)) استفاده گردید. داده های بدست آمده به روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام در محیط نرم افزاری spss نسخه 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های بدست آمده نشان داد بین انواع خودکارآمدی و خطاهای شناختی میان معلمان رابطه وجود دارد (01/0p<) و این رابطه معکوس است، زیرا با افزایش خطاهای شناختی، انواع خودکارآمدی کاهش می یابد. بین انواع خودکارآمدی و ویژگی های شخصیتی معلمان رابطه وجود دارد (01/0p<)، یافته ها نشان داد که در زیر مولفه های روان آزردگی رابطه معکوس بود. همچنین یافته ها نشان داد که خطاهای شناختی و ویژگی های شخصیتی می تواند پیش بینی کننده متغیر خودکارآمدی معلمان باشد. همچنین متغیر خودکارآمدی معلمان به ترتیب (32% و 51%) از متغیرهای خطاهای شناختی و ویژگی های شخصیتی پیش بینی شد.