رابطه فاصله جغرافیایی بنگاه و قیمت‌گذاری کمتر از واقع

هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین فاصله جغرافیایی بنگاه و قیمت‌گذاری کمتر از واقع در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای این منظور داده های مربوط به 182 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به طور مقطعی در سال 1399 جمع آوری و مورد پردازش قرار گرفته است. برای موقعیت جغرافیایی به عنوان متغیر مستقل پژوهش از معیار کسینوس فاصله و برای قیمت گذاری کمتر از واقع به عنوان متغیر وابسته، از معیار بازده غیرعادی سهام تعدیل‌شده با بازده بازار برای اولین ماه معاملاتی استفاده شده است. همچنین برای آزمون حساسیت از معیارهای جایگزین لگاریتم فاصله جاده‌ای شرکت‌ها به کیلومتر و متغیر مجازی فاصله استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، رابطه مثبت و معنادار بین فاصله جغرافیایی بنگاه و قیمت گذاری کمتر از واقع شرکت ها وجود دارد. به عبارتی دیگر، پراکندگی شرکت یک عامل تعیین کننده مهم برای قیمت گذاری کمتر از واقع می‌باشد و شرکت‌هایی با پراکندگی بیشتر، قیمت‌گذاری کمتر از حد واقع بیشتری را تجربه می‌کنند. همچنین، نتایج آزمون تحلیل حساسیت نشان داد که استفاده از معیار جایگزین برای سنجش فاصله جغرافیایی نیز تاثیری بر نتایج اصلی پژوهش ندارد و نتایج تحقیق از استحکام برخوردار است.

the relationship between the company's geographical distance and underpricing

the aim of the present research is to investigate the relationship between the geographical distance of the company and lower than actual pricing in the companies admitted to the tehran stock exchange. for this purpose, the data related to 182 companies admitted to the tehran stock exchange has been collected and processed in 2019. for geographic location as the independent variable of the research, the distance cosine criterion is used, and for underpricing as the dependent variable, the abnormal stock return criterion adjusted by the market return for the first trading month has been used. also, for the sensitivity test, the alternative measures of the logarithm of the road distance of the companies in kilometers and the virtual variable of the distance have been used. the results of the research show that there is a positive and significant relationship between the geographical distance of the company and the pricing of companies. in other words, firm dispersion is an important determinant of underpricing, and companies with greater dispersion experience more underpricing. also, the results of the sensitivity analysis test showed that the use of an alternative criterion for measuring geographic distance has no effect on the main results of the research, and the research results are robust.