|
|
تحلیل شناختی استعاره مفهومی «جمال» در مثنوی و دیوان شمس
|
|
|
|
|
نویسنده
|
علامی ذوالفقار ,کریمی طاهره
|
منبع
|
زبان و ادبيات فارسي - 1395 - دوره : 24 - شماره : 80 - صفحه:137 -159
|
چکیده
|
در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر، کارکردهای استعاره مفهومی «جمال» و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی جهان، انسان، صورت (رخ)، آفتاب، آیینه و جز آن در غزل های مولوی تحلیل و تبیین می شود. پژوهش حاضر به این میپردازد که پیوندِ میان استعاره و بنیانِ فکری شاعر به چه شکل است و مولوی چگونه توانسته است ازطریق استعاره جمال، ایدیولوژی خود را مطرح کند. بن مایه استعاره مفهومی جمال در گفتمانِ کلامی، براساس نظریه «رویت» است. رویت با ورود به گفتمان عرفان در بافتِ استعاری جمال قرار می گیرد و انتقال از ایده به استعاره و زبان هنری صورت می گیرد. از رهگذر بررسی استعاره جمال و خوشه های تصویری آن در مثنوی و دیوان شمس درمییابیم که «خداوند دیدنی است». این انگاره استعاری در ژرفساختِ کلّ اثر نمایان است. مولوی با توجه به این انگاره، جمال حق را در خردهاستعاره های حسن یوسف، جهان، انسانِ کامل، آفتاب و خوراک به تصویر می کشد و با کمک همین خرده استعاره ها دیدنیبودن خداوند را اثبات می کند. براساسِ مدلِ ارایه شده در این مقاله، می توان از رهگذر مطالعه روابطِ میان استعاره و ایدیولوژی، بازخوانی تازه ای از ادبیات فارسی بهویژه گفتمان های عرفانی به دست داد.
|
کلیدواژه
|
مولوی ,مثنوی ,دیوان شمس ,استعاره مفهومی ,جمال ,رویت ,mawlavi ,shams ,lyrics ,conceptual metaphor ,jamal (beauty) ,ro'yat (vision)
|
آدرس
|
دانشگاه الزهرا (س), دانشیار دانشگاه الزهرا, ایران, دانشگاه الزهرا (س), دانشجوی دکتری دانشگاه الزهرا, ایران
|
پست الکترونیکی
|
_thinker107@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|