|
|
استعاره در آرای جرجانی و سکاکی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حق جو سیاوش ,اسکندری مسعود
|
منبع
|
زبان و ادبيات فارسي - 1393 - دوره : 22 - شماره : 77 - صفحه:63 -89
|
چکیده
|
استعاره یکی از مهم ترین ابواب علم بیان، دستکم در معنای کلاسیک آن، بهشمار میآید. تعریف استقراریافته امروز آن، که مبتنی است بر مجازی که علاقه آن مشابهت باشد، حاصل تلاش بزرگ مردانی چون عبدالقاهر جرجانی و ابویعقوب سکاکی است که توانستند این نظریه را در بلاغت اسلامی پایه گذاری کنند و تکوین دهند. نظریه استعاره جرجانی که ماهیتاً حاصل ژرف نگری در آثار پیشینیان اوست نشان دهنده بینشی کارکردگرا به استعاره است. دید قرآنشناسانه بلاغتنویسان نخستین، که جرجانی را می توان آخرین حلقه این طیف از محققان دانست که با نگاهی ویژه به قرآن به بررسی مسایل بلاغی میپرداختند، باعث می شد تا از اجزای زبان توقع ایفای نقش های مهم در قرایت آیات قرآن، و بهطور کلی، متون ادبی داشته باشند. نظریه استعاره جرجانی پس از رسیدن به سکاکی در مفتاح العلوم بهرغم دقت زیاد و داشتن چهارچوب مستحکم بازتابی دیگر دارد؛ نگرش ادیبانه سکاکی باعث می شود تا لزوم درنظرگرفتن کارکرد برای استعاره به دست فراموشی سپرده شود، حال آنکه جرجانی با بینشی عمیق به نقش اجزای زبان در متن دقت می کند. مقایسه آثار جرجانی و سکاکی با یکدیگر نشان می دهد که این دو، نهتنها در این مورد اخیر، بلکه در موارد دیگری نیز اختلافاتی دارند. پژوهش حاضر به بررسی این اختلافات خواهد پرداخت و اختلاف این دو را در تعریف، ماهیت، و روش برخورد با استعاره نشان خواهد داد.
|
کلیدواژه
|
استعاره ,جرجانی ,سکاکی ,تعاریف ,روش ها ,metaphor ,Jorjani ,Sakaki ,definition ,method
|
آدرس
|
دانشگاه مازندران, استادیار دانشگاه مازندران, ایران, دانشگاه مازندران, دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه مازندران, ایران
|
پست الکترونیکی
|
bardiya_masoud@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|