>
Fa   |   Ar   |   En
   بررسی مفهوم «داد» در شش داستان شاهنامه با رویکرد شناختی  
   
نویسنده سراج اشرف
منبع زبان و ادبيات فارسي - 1401 - دوره : 30 - شماره : 92
چکیده    «داد» (عدالت) ازجمله مفاهیم انتزاعی است که در دنیای خارج از ذهن صورت ملموسی ندارد و اندیشمندان در طول تاریخ از دیدگاه‌های گوناگون به آن پرداخته اند. فردوسی به داد و دادورزی توجهی ویژه داشته و از آن به منزله یکی از صفات برجسته و ضروری پادشاهان یاد کرده است. از دیدگاه زبان‌شناسان شناختی، ذهن انسان با استفاده از سازوکار استعاره، مفاهیم انتزاعی (حوزه مقصد) را ازطریق مفاهیم عینی (حوزه مبدا) درک می کند. برای یک مفهوم انتزاعی ممکن است چندین حوزه مبدا مختلف به کار گرفته شود. تجارب جسمانی، محیط فیزیکی، محیط اجتماعی و فرهنگی و پیشینه شخصی و اجتماعی از عوامل دخیل در تنوع استعاره ها هستند. در این پژوهش تلاش شده است تا دیدگاه فردوسی درباره داد با بررسی استعاره‌ های مفهومی به کاررفته در شش داستان شاهنامه معرفی و عوامل موثر در تنوع حوزه‌ های مبدا با تحلیل رابطه استعاره و انواع بافت شناسایی شود. مطابق نتایج حاصل از پژوهش، پادشاه داد را، که به‌مثابه شیئی ارزشمند و ثروتی ناتمام است، در بین مردم و جهان می‌ گستراند. دادورزی سبب آراستگی و روشنایی پادشاهی و کشور می‌شود و نگهبانی است که قلمرو حکومت را ایمن نگه می‌دارد و نیز به مثابه آبی است که آبادانی و تازگی جهان و شادی مردم به آن وابسته است.
کلیدواژه شاهنامه ,داد ,زبان‌شناسی شناختی ,استعاره مفهومی
آدرس دانشگاه الزهرا(س), ایران
پست الکترونیکی ashrafseraj@yahoo.com
 
   A Study of the Concept of Dād (justice) in Six Stories of Ferdowsi’s Shahnameh with a Cognitive Approach  
   
Authors Seraj Ashraf
Abstract   
Keywords
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved