راهبرد های معکوس در آموزش تاریخ متوسطه دوم

در این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ این پرسش هستیم که آیا می‌توان برای تدریس تاریخ از روش های نوین و راهبردهای امروزی استفاده کرد؟ و اینکه استفاده از این راهبردهای نوین تدریس چه تاثیری در یادگیری دانش‌آموزان خواهد داشت؟ اهمیت بررسی این موضوع از آنجا آشکار می‌شود که امروزه تدریس تاریخ فقط با استفاده از روش های سنتی از قبیل سخنرانی معلم پاسخگوی نیازهای دانش‌آموزان و کلاس درس نیست و ما باید به دنبال روش‌های جایگزینی باشیم که دانش‌آموزان را از حالت منفعل و شنونده محض در کلاس درس خارج ساخته و آنها را به جویندگانی فعال تبدیل کند که حتی در خارج از کلاس درس نیز فعالیت کنند.ما برای رسیدن به جواب سوالات مطرح شده در این پژوهش شروع به جمع‌آوری اطلاعات از طریق روش کتابخانه‌ای کردیم و در پایان تحقیقات و مطالعات صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که برای رسیدن به اهداف مطرح شده می‌توان از روش‌های گوناگونی استفاده کرد که براساس شرایط متغیر هستند.یکی از این روش‌ها، راهبرد تدریس معکوس یا همان تدریس وارونه است که با استفاده از ابزارهای متنوع، کلاس درس تاریخ را برای دانش‌آموزان از حالت خشکی و یکطرفه بودن خارج ساخته و با ایجاد رابطه دو جانبه بین معلم و دانش‌آموزان،انگیزه مشارکت فعال آنها در امر یادگیری را موجب می‌شود.