الزامات رویکردی و روشیِ بازاریابی در نسل چهارم و پنجم سیستم‌های دانشگاهی

با بررسی سیر تحولات نسل‌های دانشگاهی در گذر زمان می‌توان به این نکته مهم دست یافت که در حال حاضر شکلی از پیچیده ترین و پویاترین مدل‌های سیستم های دانشگاهی در قالب نسل چهارم و پنجم نظامات دانشگاهی در حال ظهور می‌باشد. از آن جایی که متناسب با سیر این تحولات الزامات رویکردی و روشیِ موسسات آموزش عالی در زمینه جدید نیز می‌بایست هم‌پای تحولات خود را بروز نماید، استنتاج و فهم این الزامات بازاریابانه در عصر حاضر و در تناظر با نسل متاخر سیستم‌های دانشگاهی ضروری خواهد بود. لذا این نوشتار به روش مطالعه کتابخانه ای و با مرور پژوهش‌های منتخب و مرتبطتلاش داشت تا الزامات رویکردهای نوین بازاریابی در زمانه حاضر را با اتکا به دوره جدید و نسل متاخر نظامات دانشگاهی صورت‌بندی نماید. لذا پس از مرور چند طبقه‌بندی مختلف از نسل‌های دانشگاهی در گذر زمان و بررسی ویژگی‌های هر کدام از دوره‌ها کوشش گردید تا مجموعه الزاماتی به‌عنوان الزامات رویکردی و روشیِ بازاریابی در دوره متاخر احصاء شده و مورد تعریف و تبیین قرار گیرند. این الزامات شامل الزام به بهره گیری از الگوی فکری سیستم باز و رویکرد بازارگرایی، الزام به بازاریابی پیچیده و رویکرد چند ذی‌نفع‌گرا، الزام به بازاریابی اجتماعی و مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان، الزام به مدیریت شواهد محور و بازارایابی داده محور، الزام به تغییرات ساختاری معطوف به حوزه بازاریابی، الزام به تنوع بخشی به محصولات و خدمات، الزام توجه به جهانی شدن تولید و جهانی شدن بازارها، الزام توجه به امر بازاریابی دیجیتال و الزام به توسعه و اجرای سیستم مدیریت روابط مشتری با رویکرد چرخه زندگی بوده است. بدون شک استمرار حیات و توسعه سیستم‌های دانشگاهی به خصوص در شرایط محیطی پیچیده و پویای امروز جوامع و جهان بدون توجه به الزامات رویکردی و روشی نوین در حوزه بازاریابی ممکن نخواهد شد.