>
Fa   |   Ar   |   En
   مبانی انسان‌شناختی حکمت عملی از دیدگاه افلاطون  
   
نویسنده نوری محمدعلی
منبع اولين همايش ملي« حكمت عملي؛ چيستي، مباني و روش‌ها» - 1401 - دوره : 1 - اولین همایش ملی« حکمت عملی؛ چیستی، مبانی و روش‌ها» - کد همایش: 01220-95128 - صفحه:0 -0
چکیده    طراحی مباحث حکمت عملی یکی از دغدغه‌های اصلی افلاطون در فعالیت‌های علمی او است. وی در این طراحی با تاکید بر ایده و مثال خیر، جاری شدن این خیر و شُعَب آن در سطح زندگی انسان و حرکت جامعه انسانی و افراد آن به سوی این ایده خیر را سبب سعادت‌مندی اجتماع و افراد انسانی می‌داند. به همین دلیل نیز افلاطون سعادت و حقیقت خیر را در مثال خیر پیاده می‌کند و دست‌یابی به این مثال خیر را در سه محور خداوند، معاد و کمال انسانی و از این سه طریق مطرح می‌کند. در این تصویر از حکمت عملی، حقیقت انسانی نقش تعیین کننده دارد چرا که هویت انسان نه بدن که حیات و جنبش ندارد و ماندگار نیست، بلکه نفس و روح است که حیات و جنبش دارد و هویتی الهی و ابدی است که با اکتساب فضائل به ایده و مثال خیر می‌پیوندد و در ادامه می‌تواند به خیر اعلی و اصل خیر یعنی خداوند متصل شود.از دید افلاطون انسان هویتی مدنی الطبع است که نیازهایش اعم از مادی و معنوی در سایه تشکیل اجتماع برطرف می‌گردد و بالاتر از این‌ها رسیدن به خیر نهایی برای انسان در بستر اجتماع و حاکمیت فضیلت‌محور در این اجتماع محقق می‌شود. به همین دلیل نیز انسان‌ها باید تلاش کنند جامعه انسانی با محوریت سعادت و برخوردار از فضائل تشکیل دهند و حاکم این جامعه باید فیلسوف باشد که دارای شناخت یقینی از حقایق و رابطه آنها با یکدیگر است و از حقیقت انسان و قابلیت‌های او و کمالی که باید به آن برسد نیز آگاه است و می‌داند سعادت انسان چگونه در سطح جامعه و جان انسان‌ها پیاده می‌گردد. بنابراین یکی از مولفه‌های اصلی در مباحث حکمت عملی از نگاه افلاطون، حقیقت انسان و مبانی انسان‌شناختی است و روشن شدن این مبانی کمک شایانی به شناخت بهتر مسائل ناظر به زیست ارادی در مسیر سعادت انسان دارد. گواه اهمیت نقش شناخت انسان در مباحث حکمت عملی از دید افلاطون، سخن خود وی است که می‌گوید: «باید بر پایه فرمانی که بر دیوار پرستشگاه دلفی نوشته شده، به شناخت خویشتن بپردازیم و آگاه شویم که آیا دیوی مغرور و ناهنجار هستیم یا مخلوقی ساده و عادی که طبیعت عنصری الهی و آسمانی در نهادش نهفته است».در اندیشه افلاطون نفس انسان دارای سه جزء خِرَد، غضب و شهوت است. خرد که جزء فناناپذیر نفس است نیروی اصلی و فرمانروای نفس شمرده می‌شود که آن را به سوی خیر و خوبی راهنمایی می‌کند. غضب جزء فرمانبردار خرد است که خصلتی خوب و اصیل دارد و تمایل آن به سوی نیکی است ولی شهوت جزء بد نفس است که به سوی شرارت تمایل دارد. جزء شهوت و لذت‌طلب، به صورت طبیعی و غریزی و مادرزادی در انسان وجود دارد ولی جزء غضب و خشم‌طلب، نه به صورت طبیعی، بلکه اکتسابی است که انسان خود آن را به دست می‌آورد و وجودش در انسان تلاش وی برای رسیدن به خوبی است. این دو نیرو که فناپذیر هستند، در وجود انسان گاه با هم سازگارند و گاه در کشمکش هستند. اگر در کشمکش میانشان نیروی غضب پیروز شود و انسان را به راهنمایی جزء خرد به سوی خوبی ببرد، حالتی که در انسان پدید می‌آید «خویشتن‌داری» است ولی اگر نیروی شهوتِ خالی از خرد چیره شود و انسان را به سوی لذت بکشاند، این حالت «لگام‌گسیختگی» است.افلاطون تحقق عدالت در جامعه را که مهمترین و شاخص‌ترین مولفه تحقق جامعه فضیلت‌محور است، به وجود عدالت در فرد انسانی گره می‌زند؛ بدین معنا که برخورداری جامعه از عدالت وابسته به آن است که درباره افراد جامعه نیز صادق باشد و نباید میان جامعه عادل و فرد عادل از حیث عدالت فرق باشد بلکه از این جهت باید همانندی وجود داشته باشد. نتیجه سخنان افلاطون درباره عدالت در فرد آدمی آن است که این عدالت نیز حاصل همان کیفیتی است که در جامعه وجود دارد یعنی همانگونه که جامعه هنگامی عادل است که هر یک از طبقات سه‌گانه آن یعنی کسبه، دستیاران و زمامداران، وظیفه خاص خود را انجام دهد، هر فرد آدمی نیز هنگامی عادل است که هر جزء روح او یعنی خرد، خشم و شهوت، به وظیفه خاص خود بپردازد. در این صورت با رام شدن شهوت و غضب و غلبه خرد بر آنها، اعمال و ملکات نفسانی در راستای سعادت قرار می‌گیرند.به باور افلاطون باید به جزء خردمند نفس که ارمغان آن دانایی است بها داد و با بارور کردن آن و سپس پیروی کردن از راهنمایی‌ها و فرمان‌هایش، این جزء را حاکم نفس کرد و نیروی خشم را بر نیروی شهوت غلبه داد. در صورت پیاده شدن این روند در آحاد جامعه است که زمینه تحقق حالت شبیه‌سازی این قاعده در بدنه اجتماع و متناسب با ارکان تشکیل دهنده جامعه، پدید می‌آید و چنین جامعه‌ای که فضیلت‌گرا و برخواردار از عدالت است سمت و سوی الهی پیدا کرده و در مسیر خیر اعلی قرار می‌گیرد.
کلیدواژه حکمت عملی، فضیلت، خیر اعلی، قوای نفس، عدالت در انسان، افلاطون
آدرس , iran
پست الکترونیکی meshkat1009@gmail.com
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved