|
|
بررسی رابطه حکمت عملی و تصوف در فارس با تاکید بر سدهی نهم هجری قمری
|
|
|
|
|
نویسنده
|
وکیلی هادی ,ناسک جهرمی محمدجواد
|
منبع
|
اولين همايش ملي« حكمت عملي؛ چيستي، مباني و روشها» - 1401 - دوره : 1 - اولین همایش ملی« حکمت عملی؛ چیستی، مبانی و روشها» - کد همایش: 01220-95128 - صفحه:0 -0
|
چکیده
|
اگر بپذیریم که حکمت عملی برای تکالیف انسان بر مبنای خرد محض آدمی موضوعیت دارد و انسان را به سمت شناخت عقل و انجام وظایف بشری بر اساس عقل و اندیشه فرا میخواند باید گفت که تصوف نیز، به عنوان نحلهای برخاسته از دین اسلام، ضمن توجه به خدامحوری و ابعاد روحی و معنوی انسان و مسائل باطنی جهان و نظام آفرینش و برخورداری از حکمتی ذوقی، از توجه به منزلت عقل غافل نمانده و پیروان خود را به پایبندی به شریعت، مناسک دینی و انجام آداب عبادی دعوت میکند. به عبارتی، بین حکمت عملی و تصوف در بیان اهمیت و تبیین وظایف انسانی تا رسیدن به یک حیات آرمانی و درک حقیقت مطلوب وجه مشترک و ارتباطی میتوان مشاهده کرد. در واقع، تاریخ تصوف و بررسی ارتباط آن با فلسفه و حکمت عملی نشان میدهد که عارفان و صوفیان تا چه اندازه وظایف انسانی را مهم دانسته و عقل را محترم برشمردهاند و یکی از روشهای خود را در پردازش تعالیم صوفیانه تالیف رسالات و سرودههای عرفانی با مبانی منطقی میدانند. درست است که بسیاری از این عارفان نهایت سلوک را فراتر از فکر و عقل دانسته و گاهی درک مسائل و حقایق را از حوزهی عقل بیرون میدانند اما هیچگاه ارزش عقل و اندیشه در آثار و گفتارشان کاسته نشده است. به عبارتی دیگر، آزادی فکر و عقیدهای که فلاسفه و صوفیان غیرمتعصب از خود نشان دادهاند به پیوند حکمت عملی و تصوف منجر شده است. سرزمین فارس در قرن نهم هجری قمری نیز، مهد جمعی از فیلسوفان و صوفیانی است که پیوند حکمت عملی و تصوف را نوید میدهد. از یک سو، شخصیتی همچون جلالالدین دوانی با آثاری فلسفی و با مشربی فیلسوفانه صاحب اثری به نام رساله الزوراء است که براساس یک حالت عرفانی و مبشرهای معنوی تالیف کرده است. از سویی دیگر شاهداعی شیرازی، عارف و شاعر همعصر دوانی نیز مثنوی مشاهد خود را در حوزهی شناخت نفس و هستی شناسی به زیبایی سروده و در رسالهی دیگری به نام «راه روشن»، منازل سالکان را در سه منزل علم، عمل و خُلق تبیین نموده و در پایان این رساله، تحقیق خود را مطابق عقل و شرع و کشف میداند. از طرفی دیگر، عبدالله قطببنمحیی جهرمی، عارف دیگری از قرن نهم هجری در فارس نیز که مجموعه نامههایش معروف به مکاتیب در تاریخ تصوف شهرت داشته و به زاهدی شریعتگرا نیز شناخته شده است؛ در گفتار خود، اخلاص را حاصل عمل صالح دانسته و به حکمت عقلی، حکمت مشرقی و مغربی و اصطلاحاتی همچون عقل کل نیز اشاره میکند و به نقد و بررسی آنها پرداخته است. نامهای هم، به شخصیتی به نام صدرالدین محمد مینویسد که به نظر میرسد صدرالدین محمد دشتکی است. اگر حکمت عملی می-تواند با دیگر علوم همگن رابطهای داشته باشد، میبایست با مراجعه به تاریخ تصوف به تازههایی از ارتباط حکمت عملی و عرفان عملی و تصوف و به نوآوریهایی از پیوند عقل و عمل دست یافت. این مقاله در نظر دارد با بررسی آثاری از صوفیان در فارس آن هم با تاکید بر سده نهم هجری قمری به ارتباط حکمت عملی و تصوف بپردازد.
|
کلیدواژه
|
حکمت عملی، تصوف، فارس، قرن نهم هجری قمری
|
آدرس
|
, iran, , iran
|
پست الکترونیکی
|
nasek1364@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|