>
Fa   |   Ar   |   En
   جبر یا اختیار؟ از منظر مکتب ابن عربی و پیروان آن  
   
نویسنده افضلی علی
منبع همايش بين المللي ابن عربي ميراث او و اهميت آن در جهان معاصر - 1401 - دوره : 1 - همایش بین المللی ابن عربی میراث او و اهمیت آن در جهان معاصر - کد همایش: 01220-70484 - صفحه:0 -0
چکیده    شالودۀ اصلیِ عرفان نظریِ ابن عربی و پیروانش نظریۀ «وحدت وجود»، و یا به تعبیر دقیق‌تر «وحدت موجود» است، به این معنا که جز خدا هیچ موجود دیگری در عالم هستی نیست و موجوداتی که دیگران آنها را «غیر خدا» و مخلوقات او می‌دانند، چیزی جز تطوّرات و تعیّناتِ ذاتِ خدا نیستند، یعنی این خداوند است که خود را به شکل انواع موجودات (زمین، آسمان، انسان، حیوان، درخت و ...) متجلّی و متعیَّن کرده است. این نظریه، لوازم و نتایجی دارد که به تصریح ابن عربی و معتقدانِ مکتب وی، یکی از آنها مجبور بودنِ انسان و نفی اختیار او است. یکی از این لوازم، تفسیرِ «توحید افعالی» از دیدگاه این عارفان است، به این معنا که «چون غیر از خدا موجود دیگری نیست، پس فاعلی هم جز خدا وجود ندارد، و فعلِ هر موجودی، در حقیقت، فعلِ خداست که مجازاً به آن موجود و حقیقتاً به خداوند نسبت می‌یابد»، و به بیان دیگر، نتیجۀ این تفسیر، نگاهِ ابزار‌انگارانه به انسان است، یعنی انسان، فقط ابزار و وسیله‌ای در دستِ فاعلِ حقیقی، یعنی خداست و در انجام افعالِ خود هیچ اختیاری ندارد، و تنها نقش او محلّی برای تحقق افعال الاهی است؛ یعنی همان نگرشی که به تصریح ابن عربی و شارحان و پیروانش اشاعره و جهمیه (قائلان به جبر) به انسان دارند و انسان را صرفاً محلِّ افعال خدا می‌دانند. لازمۀ دیگرِ نظریۀ «وحدت موجود» که می‌توان آن را پردۀ بالاتری از این نظریه دانست این است که چون «غیر از خدا» موجود دیگری نیست، پس اساساً انسانی (یا موجود دیگری) به عنوانِ «غیر خدا» وجود ندارد که بگوییم مجبور یا مختار است، و به بیان دیگر، بحث از مجبور یا مختار یا مُفَوَّض بودن یا نبودنِ انسان، از بابِ «سالبۀ به انتفای موضوع» است. مقالۀ حاضر به تبیین و تحلیل و ارزیابی نظریات مذکور، می‌پردازد و با ذکر تصریحات ابن عربی و قائلان و شارحان وی به این لوازم و نتایج، نشان می‌دهد که «اختیار انسان»، جایگاهی در نظام عرفان نظریِ وی ندارد و مکتب وی از مصادیقِ نظریاتِ «جبرگراییِ معتدلِ اشاعره» و بلکه «جبرگراییِ مطلقِ جهمیه» است؛ نظریاتی که نه با علم حضوری انسان به خود و احوالاتش سازگار است، ونه با عقل و فطرت و وجدان انسان. افزون بر اینها، مکتب ابن عربی در موضوع جبر و اختیار، چه از حیث نگاهِ ابزارانگارانه به انسان (در تفسیر وی از توحید افعالی)، و چه از منظرِ «سالبۀ به انتفای موضوع انگاشتنِ» «جبر» و «تفویض» و «اختیار» در مورد انسان و دیگر مخلوقات (در نظریۀ «وحدتِ موجودِ» وی)، با نصّ صریح آیات و احادیثِ بی‌شمار منافات دارد. همچنین در صفحات پایانیِ مقاله، به چند پرسش مهم که ممکن است برای خوانندگان مقاله مطرح شود، پاسخ داده شده است .
کلیدواژه ابن عربی، وحدت وجود، جبر و اختیار و تفویض، توحید افعالی، اشاعره، نظریۀ کسب، جهمیه
آدرس , iran
پست الکترونیکی ali.afzali@ut.ac.ir
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved