مدلسازی ریسک در بارانداز متقاطع به منظور کاهش هزینه های لجستیکی (مطالعه موردی پارس خودرو)

با تغییرات شگرف جهانی به ‌واسطه پیشرفت در تکنولوژی، جهانی‌شدن بازارها و شرایط جدید اقتصاد سیاسی و همچنین با افزایش تعداد رقبا در کلاس جهانی، سازمان‌ها مجبور شدند که سریعا فرآیندهای درون ‌سازمانی را برای باقی ماندن درصحنه رقابت جهانی بهبود بخشند. یکی از این اقدامات رویکرد مدیریت زنجیره تامین است. پژوهشگران و محققان به این نتیجه رسیدند که اگر انبار موقتی وجود داشته باشد کاهش زمان انتظار اتفاق خواهد افتاد. بارانداز متقاطع یک استراتژی ارتباطی در انبار داری نوین در سیستم لجستیک می باشد که زمان انتظار را کاهش می دهد. این مقاله از نوع کمی، کاربردی و توصیفی بوده و به بررسی ریسک در بارانداز متقاطع به منظور کاهش هزینه های لجستیکی در شرکت پارس خودرو می پردازد. به همین منظور، ابتدا فاکتورهای ریسک موجود در فرابارانداز در شرکت پارس خودرو شناسایی شده و سپس با استفاده از شبکه های بیزین روابط بین آنها مدلسازی می‌شود. برای تعیین احتمالات اولیه و شرطی گره‌ها از نظر کارشناسان و خبرگان این حوزه استفاده شده و در نرم افزار netica مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از خروجی نرم افزار نشان می دهد که ریسک تخلیه بالاتر از ریسک دو گره دیگر (بارگیری و توزیع) می باشد لذا مدیریت باید توجه قابل قبولی به بخش تخلیه و عواملی و عوامل مثاثر از آن، نشان دهد.