نقش تفکر استراتژیک مدیران بر نوآوری در سازمان با نقش میانجی یادگیری سازمانی کارکنان آموزش وپرورش شهرستان میاندوآب

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تفکر استراتژیک مدیران بر نوآوری مالی در سازمان با در نظر گرفتن نقش میانجی یادگیری سازمانی (مطالعه موردی مدیران آموزش وپرورش شهرستان میاندوآب) صورت گرفته است برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد تفکر استراتژیک بر مبنای نظریه لیدکا و یادگیری سازمانی بر مبنای نظریه سنج و پرسشنامه محقق ساخته نوآوری مالی استفاده شده است. در این پژوهش برحسب طرح مسئله از روش تحقیقی، در حوزه تحقیقات توصیفی و از نوع پیمایشی و همبستگی قرار دارد و از حیث هدف نیز کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق (مدیران و کارکنان آموزش وپرورش شهرستان میاندوآب) از نوع جامعه محدود می باشد و تعداد کارکنان آن معلوم می باشد (438) از فرمول کوکران برای محاسبه تعداد نمونه استفاده گردید که نمونه آماری مورد نیاز 205 نفر به دست آمد که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای بین کارکنان توزیع گردید، برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه استفاده گردید، نتایج نشان داد که اولاً: تفکر استراتژیک مدیران بر نوآوری مالی تاثیر مثبت و معناداری دارد، ثانیاً: تفکر استراتژیک مدیران بر یادگیری سازمانی تاثیر مثبت و معناداری دارد، ثالثاً: یادگیری سازمانی بر نوآوری مالی تاثیر مثبت و معناداری دارد. رابعاً: یادگیری سازمانی در رابطه بین تفکر استراتژیک مدیران و نوآوری مالی در سازمان نقش میانجی ایفا می کند.